خلاصه ماشینی:
پس از مطالعهء دقیق این مقالت،نخستین نکتهای که ذهن من بنده را بهخود معطوف داشت اینبود که:نویسندهء فاضل آن نیک جهد کردهاند،تا هرچه بیشتر،در طیّ شمارههای متعدّد و موارد مختلف،از راه ظنّ و احتمال و توهّم،بیآنکه به ضبط نسخ ادنی عنایتی فرمایند،و یا شبحی از شیوهء درست عالمانه در تصحیح و نقد متون قدیم پیشنهاد خاطر کنند،بر مسند قضا تکیه زنند،و در مقابل نصّ مفهوم و مربوط کتاب اجتهادی نمایند،و بر مبنای حدس و ذوق و استحسان،رای خویش را ملاک صحّت و سقم و مدار درست و نادرست عبارات کتابی بشناسند،که بیش از هفتصد سال است تا انشاء و تألیف شده،و گاه به اتّکاء همین وجوه محتمل و متوهّم،حکمی قطعی و بتّی کنند که: ضبط جمیع نسخ غلط است،،و صورت درست آن،بیتردید،میبایست چنین و چنان بوده باشد!و در بیشتر این موارد نیز تو گویی وجههء نظرشان بر آن مقصور بوده تا از شرح و توضیحی که دراین ابواب رفته،به کلّی تغافل و تجاهل فرمایند!
] درباب این افادت نویسندهء فاضل مقاله،نخست باید یادآور شود که از چهار نسخهای که در تصحیح کتاب مورد استفاده قرار گرفته،دو نسخه«عقلا»،و دو نسخهء دیگر«عقیله»بوده است،د دیگر آنکه[عقال]متوهّم،کم مخلوق خاطر تیز!و نظر صائب!ایشانست،و آنرا به[زکوة سالیانه]معنی کردهاند-با اغماض از مسامحتی که در معنی آن رفته2-موضوع بیستهزار دینار خراجی است،که مؤلّف به رسالت جلال-الدّین خوارزمشاه از صاحب الموت«در معرض قبض»آورده بوده،و در نفثة المصدور، صفحهء 11،سطر 01،از آن به«حرام ریزه»تعبیر کرده،و کیفیّت وصول آن در«سیرة- جلال الدّین»طبع حافظ احمد حمدی،صفحهء 933-443،و ترجمهء سیرت جلال الدّین مصحّح استاد مجتبی مینوی،صفحهء 922-332،به تفصیل مذکور افتاده است.