چکیده:
فرار فروهر
رمان شگفت انگیز فرار فروهر (1372) با ساختاری بسیار بدیع و کم نظیر بیانگر شیفتگی اسماعیل فصیح به پیام های دین زردشت است که، پیش از این، در داستان جاوید به وضوح و در جای جای دیگر آثارش، در قالب اشارات کوتاه و غیرمستقیم، مشهود بوده است.
نویسنده نه تنها به ستایش روح و جوهره دین زردشت می پردازد بلکه، با نگاهی جهان شمول و از منظری تاریخی و فرهنگی، سیر رشد و بالندگی و سپس تضعیف این تعالیم را پی می گیرد و تاثیرات آن را در فرهنگ و ادب ایران و جهان عجین می داند. بستر تاریخی رمان نشان از پژوهشی مشتاقانه دارد و مطابقت آن با داستان زندگی قهرمان رمان به شیوه ای طنزآمیز از خلاقیت نویسنده حکایت می کند...
خلاصه ماشینی:
"اگر بخش برونی رمان سرگذشت ساده مردی است که، پس از تجربه غم و درد عمیق و بیگانگی با محیط و به رغم اعتقاد راسخ به احکام اسلامی، با گزینش مرگی نامتعارف، مشتاقانه به سوی ابدیت میشتابد، در عوض، لایه دوم سرگذشت پیچیده روح جمعی و هویت قوم آریایی ساکن این سرزمین است که، هر چند با اتکا بر پیامهای اولین پیامبرش، زردشت، و، سپس، به مدد تعالیم والای اسلام به شکفتگی فرهنگ و ادبی شکوهمند دست یافته و الهامبخش ملل دیگر بوده است، آثار جراحات حاصل از ظلم و ستم اهریمنی تاریخ را کماکان با خود حمل میکند.
به اعتقاد فروهر، فجری که پس از قرنها زندگی غرق در اختناق و تاریکی (که در حنجره ضعیف و بیمار خرتک، از یک سو، و سکوت فروهر، از سوی دیگر، بیانی نمادین یافتهاند) در تاریخ این سرزمین روی میدهد و به نوعی رستاخیز همان نوری است که زردشت طلیعه آن بوده است، با ارتحال امام خمینی به پایان میرسد؛ زیرا شخصیت روانپریش فروهر مانع از دلبستن او به آینده است و دانشش از تاریخ او را در خوف به تحریف درآمدن انقلاب نور به دست تاریخ فرو برده است.
در این میان، اشارات و تمثیلات دیگر نظیر کوی جنت` که حاکی از منزلگاه پری کمال و بهشتی است که او بدان نایل گشته است و تعبیراتی چون آزمایشگاه وحدت` و دکتر پیرطریقتی` و روز جمعه` و عدد هفت` و آبادان` و خانه درویشان` و جز آن، هر یک، گریزی به مفاهیم عرفانی است که نویسنده، از زبان قهرمانان و یا اشعار عرفانی، سعی در بیان آنها دارد."