خلاصه ماشینی:
"از کتاب اصلی که به سنسکریت بوده است همچنین از نویسندهی آن اطلاعی در دست نیست و تنها چیزی که در مورد آن میتوان گفت این است که این کتاب در فاصلهی زمانی یک قرن قبل از میلاد تا پنج قرن پس از میلاد تدوین شده است و در قرن ششم میلادی به زبان پهلوی(فارسی میانه)به توسط یکی از پزشکان پادشاه ایران به نام برزویه ترجمه شده است...
حال بار دیگر این سوال را مطرح میکنیم که آیا کتاب کلیله متعلق به بیرون هند جایی که مردمش سنسکریت زبان ولی منطقهیی خاص از امپراطوری ایران یعنی جایی که نام میبریم نیست؟ مازندران باستان تلاش چند سال اخیر نگارنده و پژوهشهای او گویای این مطلب است که مردم مازندران باستان مهاجرینی سنسکریت زبان یا زبانی نزدیک به آن از شمال هند بوده*اند که در قرون اولیه پیش از میلاد و در زمان سلوکیان به مازندران کوچانده میشوند.
قآنچه که در این مقاله به آن رسیدهایم بیان این مطلب است که پنچه تنتره در شکل کلیله که موضوع ترجمهی برزویه و ابن مقفع بوده است احتمالا توسط یک نفر مازندرانی تدوین شده است،یعنی،تدوین کتاب به زبان مردم مازندران در زمانی قدیمتر از سدهی ششم میلادی انجام گرفته است.
در رسالهی شرح حال عبد الله بن المقفع فارسی(صص 39-38)آمده است:از قسمت اصلی یعنی داستانهای هندی کتاب کلیله و دمنه پنج حکایت آن(باب الاسد و الثور،باب الحماقه،باب البوم و الغربان،باب القرد و السلحفاه،باب الناسک و ابن عرس)به صورت مجموعهیی از قدیم در هندوستان معروف بوده و اکنون نیز اصل سانسکریت آن باقی است و خود این حکایات پنج گانه نیز که«پنج تنتر»یعنی پنج کتاب نام دارد تهذیبی است از مجموعهی قدیمی دیگری که به عقیدهی«هرتل»مستشرق آلمانی به توسط یک نفر برهمن در حدود سنه 300 م."