چکیده:
زبان اقوام گوناگون، گذشته از نقش تعیین کننده ای که در پیوستگی ملی و فرهنگی و سیاسی آنها دارد، حامل پیام هایی است که در همه فرهنگ ها و زبان ها یکسان یا شبیه است. مثلا آب ماده ای است سیال و شفاف در طبیعت که زندگی جانوران و گیاهان بدان وابسته است، هر چند در هر زبانی نامی دیگر دارد از جمله در انگلیسی Water، در عربی ما، در هندی پانی و در ترکی سو. همه این الفاظ مدلول واحدی دارند. به قول مولانا:
اختلاف خلق از نام اوفتاد چون به معنی رفت آرام اوفتاد
(مثنوی دفتر دوم ، بیت368 )
ویا:
در معانی قسمت و اعداد نیست در معنی تجزیه و افراد نیست
اتحاد یار با یاران خوشست پای معنی گیر صورت سرکشست
( همان، دفتر اول، ابیات 682-681) ...
خلاصه ماشینی:
"چــونکـــه وا گشتم ز پیکــار بــرون روی آوردم بــــــه پیکــــــــار درون قــد رجعنـــا مـن جهــاد الأصغـــریم بــــا نبــی انـــــدر جهـــــاد اکبریم (همان، دفتر اول، ابیات 1373-1376 و 1386-1387) همدلی بهتر از همزبانی مولانا در مثنوی، با آوردن تمثیلهایی، ترجمان دل را که زبان محرمی است بر نطق و اشاره و کتابت، و همدلی را بر همزبانی مقدم داشته است: همزبانی خویشی و پیوندیست مرد با نامحرمان چون بندیسـت ای بسـا هنــدو و تـرک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگـانگان پس زبان محرمی خود دیگرست همــدلی از همزبانـی بهتـرست غیـر نطق و غیـر ایماء و سجل صد هزاران ترجمان خیزد ز دل (همان، دفتر اول، ابیات 1205- 1208) و در جای دیگر گوید: قافیــه انـدیشم و دلـــــدار مــن گویــدم منـدیش جـز دیـدار مـن خوش نشین ای قافیهاندیش مــن قافیهی دولـت تویـی در پیش من حرف چبود تـا تـو انـدیشی از آن حــرف چبـود خـار دیــوار رزان حرف و صوت و گفت را بر هم زنم تا که بی این هر سـه بـا تـو دم زنم (همان، دفتر اول، ابیات 1727-1730) مولانا، در تمثیلهایی، این نکته را بیان میکند که وحدت و یگانگی در معانی، و اختلاف در الفاظ است: در معانی قسمت و اعـداد نیست در معانی تجزیـه و افـراد نیسـت اتحـاد یــار بـا یـاران خـوشست پای معنی گیر صورت سرکشست صورت سرکش گدازان کن به رنج تا ببینی زیر او وحدت چـو گنـج ور تـو نگـدازی عنـایــتهای او خــود گـدازد ای دلم مــولای او (همان، دفتر اول، ابیات 681-684) تساهل در دین و معرفت در متون عرفانی، به ویژه منطقالطیر عطار، مثنوی مولوی، دیوان حافظ، ضمن حکایات و تمثیلهایی، ظواهر و جلوهها بیاعتبار و مایه جنگ و جدال خامان و مبتدیان شمرده شده که، با گذار از آن و رسیدن به اصل و مبدأ، اختلافات رفع و مشکلات حل میشود."