چکیده:
مقالهء حاضر درآمدی بر مقایسهء دو دیدگاه درونگرایی و برونگرایی در مسألهء معرفت خداوند از نظر ویلیام آلستون(-1921 م)است.وی یکی از برجستهترین فیلسوفان معاصر در فلسفهء دین و معرفتشناسی است.آلستون در مقالهء«معرفت خدا»که در کتاب«ایمان،عقل و شکاکیت»به چاپ رسیده است، امکانات معرفت خدا را که در اثر پیشرفتهای اخیر در معرفتشناسی مطرح شده و تحت عنوان«برونگرایی»شناخته میشود،مورد بررسی قرار داده است.تأکید در این مقاله روی نسخهای از برونگرایی است که با نام«اعتمادگرایی»شناخته شده است.وی ضمن بیان کاستیهای رویکرد درونگرایانه در مسألهء معرفت خداوند،وجوه برتری رویکرد برونگرایی را بهطور عام و اعتمادگرایی را بهطور خاص،بر رویکرد درونگرا توضیح میدهد و در پایان،امکان و واقعیت معرفت خداوند را از نقطه نظر اعتمادگرایی مورد بررسی قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
(گریلینگ،81) به عقیدهء درونگرایان آدمی در صورتی دارای عقیدهای موجه است که نوعی دسترسی دروننگرانه به قرائن دال بر صدق آن عقیده داشته باشد(تالیا فرّو،914) بنابراین در مسألهء مورد بحث ما،یک شکگرایی درونگرا میپندارد که میتواند تنها با تأمل دقیق تعیین کند که مثلا باورهای ادراکی (Perceptual Beliefs) اگر بهروش معمول ساخته شوند و نیز باورهایی که با استنتاج معتبر قیاس یا استقرایی از مقدّمات موجّه به دست آمدهاند،موجّه هستند.
ولی این روش تا انتها پیشبرنده نیست،زیرا صدق نیز مورد نیاز است و در بیشتر مصادیق معرفت هیچکس ادّعا نمیکند که ارزش صدق یک باور،میتواند مستقیما شهود یا درونیابی نه تنها صدق بلکه آنچه مقام توجیه دارد نمیتواند بدون تکیه بر دیگر حقایقی که شخص دربارهء جهان آموخته است تعیین شود.
از نظر یک فرد اعتمادگرا،یک باور میتواند معرفت محسوب شود،تنها اگر روش به دست آمدن آن از روشهایی باشد که عموما قابل تکیه و اعتماد بخش است و مسلما این چیزی نیست که فرد بتواند تنها با عطف توجّه به موضوع و تفکّر صرف آن را تعیین کند.
لذا به عقیدهء آلستون برای تعیین اعتماد بخش بودن یک مکانیسم باورساز ناچاریم بر آنچه دربارهء واقعیّت مورد اهتمام آن مکانیسم و رابطهء معرفتی خود با آن واقعیّت میدانیم، تکیه کنیم.
نتیجه: به عقیدهء آلستون این پندرا مشهور که ما نمیتوانیم به خدا معرفت داشته باشیم مبتنی بر این فرض است که اگر بخواهیم مدّعی معرفت صحیح نسبت به یک باور خاص باشیم، باید بتوانیم در یک حرکت غیر دوری(مثلا تنها با اندیشه و تفکّر)ثابت کنیم که باور خود نظر موجّه است.