چکیده:
امثال وحکم هر ملتی نشانگر غنای فرهنگی آن است وبررسی آن می تواند به شناخت شاخصههای فرهنگی آن ملت کمک شایانی کند. از آنجا که امثال وحکم رایج در هر قومی دارای اهداف اخلاقی و تربیتی میباشد، امثال وحکم در قرآن نیز حاوی آموزههای اخلاقی و پندهای فردی و اجتماعی است و به دلیل مشخصههای خاص خود، بسیار تأثیرگذارتر از کلام عادی عمل میکند؛ لذا بخش قابل توجهی از آیات قرآن به امثال قرآنی اختصاص یافته است. در این مقاله برآنیم تا با بررسی یکی از جنبه های اعجاز در قرآن یعنی امثال قرآنی، اولا به شناخت بیشتر این دسته از آیات و هدف از نزول آنها کمک کنیم و ثانیا با روشنتر کردن افقی از آفاق این کلام الهی، جلوهای دیگر از جلوههای هنر زیبا شناسی در قرآن را به نمایش بگذاریم.این مقاله برای روشن تر شدن موضوع امثال در قرآن ابتدا به بررسی تاریخ مطالعة امثال، معنای مثل در لفظ و اصطلاح، خصائص مثل ملی و سپس به بررسی امثال قرآنی، تفاوت بین آنها و مثلهای ملی وخصایص مثلهای قرآنی و موضوعات امثال در قرآن میپردازد.
Every nation’s anecdotes represent cultural values of that nation. Inverstigation about it can help us to recognize every characteristics of the nation. Where as current among every nation has its moral goals، so in Quran they are involved of moral points، social individual advices. Because of its specific characteristics، Quran is more effective that common advices، so most Quran’s verses are related to its anecdotes. In this article we are going to consider one of the aspects of miracle in Quran recognize these kinds of verses and to distinguish purpose of it’s descending. This article also to show aesthetic art of Quran.
خلاصه ماشینی:
"» (علی الصغیر،/75)نکتة دیگری که در مورد مثلهای قیاسی طبیعی یا دیگر نمونههای مثل قرآنی باید گفت، این است که این تمثیلات یا به صورت تشبیه (مانند آیة 17 سورة بقره که قبلا ذکر کردیم) و یا به صورت استعاره آمدهاند؛ (أومن کان میتا فأحییناه وجعلنا له نورا یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها ...
مثل قرآنی دارای داستان یا قصهای که مردم آن را سبب ورود مثل بدانند نیست، بلکه تنها علم و لطف بی حد الهی و قدرت و اعجاز قرآن است که سبب ایجاد این مثلها و ابتکار آنها بوده است و اگر تمام مثلهای قرآنی را مورد بررسی قرار دهیم و با مثلهای عربی مقایسه کنیم، در مییابیم که برای تقریبا هیچ یک از آنها، موردی وجود نداشته و همه، ابتکار ذات باری تعالی بوده است.
به طور مثال، در سه آیة زیر قرآن راجع به فانی بودن دنیا و متعلقات آن و هشدار به انسانی که زیور دنیا را جاودانه میپندارد، میفرماید:( إنما مثل الحیاة الدنیا کماء أنزلناه من السماء فاختلط به نبات الأرض مما یأکل الناس والأنعام حتی إذا أخذت الأرض زخرفها وازینت وظن أهلها أنهم قادرون علیها أتاها أمرنا لیلا أو نهارا فجعلناها حصیدا کأن لم تغن بالأمس کذلک نفصل الآیات لقوم یتفکرون) (یونس/24 )«در حقیقت مثل زندگی دنیا بسان آبی است که آن را از آسمان فرو ریختیم، پس گیاه زمین از آنچه مردم و دامها میخورند با آن درآمیخت تا آنگاه که زمین پیرایة خود را برگرفت و آراسته گردید و اهل آن پنداشتند که آنان بر آن قدرت دارند، شبی یا روزی فرمان [ویرانی] ما آمد و آن را چنان درویده کردیم که گویی دیروز وجود نداشته است."