خلاصه ماشینی:
این اصطلاح توجه دانشمندان را جلب کرده،گروهی از فاضلان ایرانی و خاورشناسان اروپایی درصدد شناختن اصل و منشأ آن برآمدهاند،ولی کوشش غالب آنان به نتیجه نرسیده است،تا آنجا که علامهء مرحوم محمد قزوینی راجع بآن نوشتهاند2:«فی الواقع این سری است لا ینحل،که نمیدانم این کلمهء عجیب با این سیمای غریب را مرحوم شیخ احمد از کجا پیدا کرده و متصل استعمال نموده است، و آیا کلمهای شبیه باین کلمه جائی شنیده و کمکم سر و دست آن بحدی شکسته شده، که دیگر جای تمیز دادن اصل آن باقی نمانده است،و یا آنکه مثل ابو هریره که متعمدا محض رفع حاجت حدیثی از حضرت رسول اختراع کرد که«من اکل بصل مکة وجب له الجنة.
از آن جمله ملا علی نوری-بقول محمد بن سلیمان تنکابنی مؤلف قصص العلماء3-این کلمه را یونانی دانسته است،و آقای ابو القاسم ابراهیمی نیز در تنزیه الاولیاء4کلمه را (1)-ولی چنانکه بیاید،او نخستین کس نیست که این اصطلاح را بکار برده است.
»بنابر این درصدد تحقیق از متخصصان زبان عربی قدیم برآمد و بتوسط دوست و همکار گرامی آقای دکتر بروخیم استاد دانشکدهء ادبیات بآقای خزانی (عبری:حزانی)روحانی بزرگ اسرائیلیان کردستان مراجعه کرد و اطلاعات ذیل را بدست آورد: جزو اول کلمه یعنی هبل habal (عبری(به تصویر صفحه مراجعه شود))معانی متعدد دارد،از جمله در کتاب(قباله)4بمعنی هیچ و پوچ،و در(جماره)5بمعنی خراب کردن و در تلمود6و میشنا7بمعنی هوای گرم و تنفس و نیز بمعنی(بخار)استعمال شده است،و همین مفهوم اخیر است که مجازا بعالم مثال و اشباح اطلاق شده،و در آثار شیخیه نیز جسد هور قلیا ببخار لطیف تشبیه شده است8.