چکیده:
برپایهء معنیشناسی تاریخی سنجشی،سرگذشت«وامواژه»را نیز-مانند واژههای ناب و نژاده در زبان-میتوان کاوید و بررسید و به دست داد.بدین سان،چگونگی راه بردن واژه از زبانی به زبان یا زبانهای دیگر آشکار خواهد شد و دگرگونیهایی که واژه در گشت و گذار خویش یافته است،پدیدار.یکی از وامواژههای ایرانی در زبانهای تازی و اروپایی که سرگذشتی شگفت داشته،واژهء «گنج»است.در این جستار،سرگذشت معنیشناختی آن به دست داده شده است.
خلاصه ماشینی:
"معنیشناسی تاریخی سنجشی نیز آن است که سرگذشت معنایی واژه را در دو یا چند زبان خویشاوند و هم خاستگاه بررسیم و بیابیم و به دست بدهیم؛برای نمونه،در زبانهای آریایی2یا هند و اروپایی.
سویمندی و دیدگاه سومین که در معنیشناسی سنجشی بر این دو میتوانیم افزود، آن است که سرگذشت واژهای کاویده و بررسیده شود که از زبانی به زبانهای دیگر-چه هم خاستگاه چه بیگانه-برده شده و دگرگونی معنایی یافته است.
در این جستار،بدین سویمندی یا گونهء سومین در معنیشناسی تاریخی سنجشی میپردازیم و سرگذشت معنیشناختی واژهای را که از زبان پارسی به زبانهای دیگر راه جسته و وامواژهای است شگرف،برمیرسیم؛سرگذشتی بس شگفت که در گونهء خویش کم مانند است و از این روی،نمونهای بسیار بازنمای و رازگشای و روشنگر میتواند بود.
این واژه گنج است که سرگذشتی شگفتیانگیز و باورستیز داشته است؛از ایران و زبان پارسی به دیگر سرزمینها و زبانها رفته و دگرگونیهایی نابیوسان(-غیر منتظره)و خردآشوب یافته و سرانجام،در ریخت و معنایی نیک ناساز و نابراز:مغازه،به زادبوم خویش بازگشته است.
نمونه را، همچنان آن خسرو خرمدلان گفته است: بیا که لعل و گهر،در نثار مقدم تو ز گنجخانهء دل میکشم به مخزن چشم یا: به خط و خال گدایان مده خزینهء دل به دست شاهوشی ده که محترم دارد نیز: من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی در خزانه به مهر تو و نشانهء توست به هر روی،مخزن که نامجای(-اسم مکان)است،از«خزن»یا«خزن»به زبانهای اروپایی راه برده و در زبان فرانسوی،در ریخت ẓmagasinẒ ،در معنی انبار کالا و انبار غله،به کار رفته است و در انگلیسی،در ریخت ẓmagazineẒ و در آلمانی،در ریخت ẓmagazinẒ ؛اما نغزتر و آشکارتر از این همه،ریخت واژه است در اسپانیایی: ẓalmace?nẒ که هنوز«ال»شناساگر(-حرف تعریف)زبان تازی در آن به یادگار مانده است:«المخزن»."