چکیده:
در مقالهء حاضر،به صورت موجز،توضیحی چند دربارهء ادبیات تطبیقی داده میشود و سپس مقایسهای بین تقد تاریخی و نقد نفوذی و ادبیات تطبیقی صورت میگیرد و دیدگاه چند استاد ادیب و فرزانه نیز ذکر میشود و در آخر، نقد تطبیقی خاقانی و بحتری و پورکشی در شاهنامه و نمونهء مشابه یونانی انجام میشود. ادبیات تطبیقی از شاخههای جدید گستردهء ادبیات و ادبیات نمایشی امروز است که در آن،تشابه و تفارق نمونههای مختلف آثار ادبی بررسی میشود.در ادب تطبیقی،آنچه موردنظر محقق و نقاد است،نقس اثر ادبی نیست،بلکه در کیفیت و تجلی و انعکاسی است که اثر ادبی قومی در ادبیات قوم دیگر پیدا میکند. اگر بخواهیم ادب تطبیقی را با نقد نفوذی مقایسه کنیم،باید اذعان کنیم که ادب منتقد به این است که دریابد تا چه حد اخذ و تقلید و اقتباس شده است درحالیکه در ادب تطبیقی منتقد بیشتر سعی دارد مشخص کند آن اثر ادبی در بین اقوام ملل دیگر عالم تا چه حد و چگونه تقلید و اقتباس شده است.
خلاصه ماشینی:
"اگر بخواهیم ادب تطبیقی را با نقد نفوذی مقایسه کنیم،باید اذعان کنیم که ادب منتقد به این است که دریابد تا چه حد اخذ و تقلید و اقتباس شده است درحالیکه در ادب تطبیقی منتقد بیشتر سعی دارد مشخص کند آن اثر ادبی در بین اقوام ملل دیگر عالم تا چه حد و چگونه تقلید و اقتباس شده است.
(همان، ص 621-521) اگر بخواهیم ادب تطبیقی را با نقد نفوذی مقایسه کنیم،باید بگوییم که ادب تطبیقی از مقولهء نقد نفوذی است جز اینکه در نقد نفوذی بیشترین توجه منتقد به این است که یک اثر ادبی در بین پیشینیان همان قومی که آن اثر در بین آنها به وجود آمده،تا چه حد اخذ و تقلید و اقتباس شده است درحالیکه در ادب تطبیقی،بیشتر سعی برآن است که مشخص شود آن اثر ادبی در بین اقوام و ملل دیگر عالم تا چه حد و چگونه تقلید و اقتباس شده است.
آثار مشابهی که بدون روابط فرهنگی و ادبی بین دو ادب به وجود میآید،موضوع بحث تطبیقی قرار نمیگیرد؛زیرا این تشابهها حاصل شباهتها اشتراکهای روحی انسانها باهم است نه ثمرهء اخذ و اقتباس ادبی ملتها از یکدیگر.
برای مثال،ترجمهء سادهء شعر یا داستان یا نمایشنامهای از زبانی به زبان دیگر به خودی خود مورد بحث ادبیات تطبیقی نیست،مثل هزاران اثر ادبیای که از عربی،ترکی،فرانسوی و انگلیسی بدون گرفتن رنگ ایرانی به فارسی ترجمه شده است؛ولی اقتباس شعر یا داستان به صورتی که در ادبیات ملتگیرنده حل و هضم شود و مهر و نشان خاص آن ملت را بگیرد،در قلمرو ادبیات تطبیقی است،مانند اقتباس توأم با تصرف قطعات و آثار و موارد زیر به فارسی: تأثر زهره و منوچهر ایرج میرزا از ونوس و آدونیس شکسپیر، تأثیر داستان لیلی و مجنون عربی در لیلی و مجنونهای فارسی، تأثیر عروض و صناعات ادبی عربی در شعر فارسی."