چکیده:
در این مقاله مؤلف به مقایسه شعر شاعر متعهد با شعر شاعران غیر متعهد میپردازد و دیدگاههای دانشمندان و منتقدین را نسبت به شعر متعهد و شاعر مسؤول ذکر میکند.شاعر متعهد پیوسته پیام عالم آفرینش را به یاد انسان میآورد که:جهان را نه بر بیهده کردهاند ترا نز پی بازی آوردهاند درحالیکه شعر غیر مسؤولانهی شاعران زر دوست عرش را به لرزه درمیآورد:می بلرزد عرش از مدح شقی بدگمان گردد ز مدحش متقی پس از دیدگاه اخلاقیون هنر محض پسندیده نیست،بل هنری پسندیده است که در خدمت مردم و اجتماع باشد.
خلاصه ماشینی:
"شاعر متعهد پیوسته پیام عالم آفرینش را به یاد انسان میآورد که: جهان را نه بر بیهده کردهاند ترا نز پی بازی آوردهاند درحالیکه شعر غیر مسؤولانهی شاعران زر دوست عرش را به لرزه درمیآورد: می بلرزد عرش از مدح شقی بدگمان گردد ز مدحش متقی پس از دیدگاه اخلاقیون هنر محض پسندیده نیست،بل هنری پسندیده است که در خدمت مردم و اجتماع باشد.
اینگونه شاعران،هنر را وسیلهی کسب حطام دنیاوی قرار نداده،بلکه هنر خود را وقف خیر و سعادت انسانها کرده و در راه اسلام و پیشرفت انسانیت و بیدار کردن وجدانهای خفته به کار گرفتهاند و خواستهاند که انسانها را به هدف عالی انسانی برسانند و به انسانها بگویند: جهان را نه بر بیهده کردهاند ترا نز پی بازی آوردهاند شاعران متعهد خود را در قبال جامعه مسؤول میدانند و اوضاع و احوال جامعه را در اشعار خود منعکس میسازند و اوضاع زمانه را در شعر خود به پردهی تصویر میکشند.
شاعر متعهد،برای ممدوح،عمر هزار ساله آرزو نمیکند و آن را امری باطل میداند و میگوید: هزار سال نگویم بقای عمر تو باد که این مبالغه دانم ز عقل نشماری (کلیات سعدی،ص 596) البته همه میدانیم که مداحی و ستایشگری،در اسلام منع شده و پیامبر اکرم(ص)هم گفته است: «احثوا التراب فی وجوه المداحین»1(رک:سیوطی،جامع الصغیر 14/1،حدیث شمارهی 432) ولی باید دانست که در اسلام،مدحی منع شده که با حقیقت و واقعیت،مغایر باشد وگرنه مدح کسی که جامع صفات حسنه باشد و دارای فضائل انسانی،اشکالی به وجود نمیآورد بلکه اینگونه ستودنها،دیگر انسانها را به کار نیک انجام دادن،تشویق و ترغیب میکند."