چکیده:
نویسنده در مقاله خود پس از معرفی مهمترین آثار فقه پژوهی قرآنی و تعریف مفاهیمی چون فقه، حکم، حقوق و تکلیف، به جایگاه علم فقه در میان علوم پرداخته و نتیجه گرفته است که دانش فقه بر اساس یک تقسیم از پیشینیان جزء علوم مقصود از بخش علوم نقلی از اقسام علوم دینی در حوزه علم غیرحکمی است. و بر اساس تقسیم دیگری از گذشتگان یکی از پنج شاخه اصلی علوم است، و در تقسیم جدید جزء علوم انسانی به شمار میرود. در بخش هستی فقه در قرآن، نویسنده بر این باور است که قرآن بنیانگذار علم فقه و مبناساز دانش فقه در قالب آیات الاصول و آیات القواعد است و نیز به منابع فقهی از قبیل عقل و بیان معصومان اعتبار بخشیده و آن را حجت نموده است. نویسنده در بیان گستره فقه القرآن بر این باور است که قرآن به نوعی به بیان اجمالی همه ابواب فقهی موجود در فقه و حقوق پرداخته است.در بخش چیستی فقه قرآنی معتقد است فقه القرآن محل تلاقی دو دانش فقه و تفسیر است، لذا لازم است محقق حوزه فقه القرآن بر مبانی هر دو دانش اطلاع داشته باشد. همچنین بر این باور است که مفسر آیات فقهی باید به این مبانی توجه داشته باشد: تفسیرپذیری قرآن، روا بودن تفسیر، پذیرش ظواهر آیات، و تشریعی بودن قرآن.نویسنده همین بخش پایانی مقاله به شیوههای قرآن در بیان احکام پرداخته و آن را سه نوع میداند: شیوه گفتاری که آن را در قالب الفاظ، تعابیر و اسلوب بیانی در تشریع ارائه میکند. شیوه رفتاری که در آن به سبک تشریع قرآنی و مسائلی چون تدریجی بودن احکام، بیان با ملاطفت، بیان با راز و حکمت احکام، و رویه اقتباسی، امضایی و تأسیسی و تأکیدی مطرح میکند. شیوه انگیزشی که به باور نویسنده روح حاکم بر فقه قرآن تعبد است و جان حقوق قرآنی عدالت است.
خلاصه ماشینی:
"2) مبانی فقه پژوهی قرآنی پژوهش در قرآن و دستیابی به احکام مندرج در آن مانند دیگر پژوهشهای درون قرآنی متوقف بر سلسله مبانی علمی و عملی است که تفسیر بدون توجه بدان به تفسیر به رأی میانجامد و این امر در حوزه فقهپژوهی بیشتر نمود دارد.
تشریع با ملاطفت: در برخی موارد ممکن است قرآن حکمی را بدون خطاب و وجود مخاطب تشریع کند، اما در بسیاری از موارد این تشریع با خطاب: «یا ایها الذین آمنوا» همراه است، از جمله آیه صوم که میفرماید: «یا أیها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون» (بقره/ 183) و در مواردی جهت رعایت احترام پیامبر (ص) آن حضرت را مخاطب نموده، و پیام را از طریق «قل» و به طور غیر مستقیم، برای مردم بیان کرده است.
تأکیدی بودن برخی احکام: نمونههای فراوانی وجود دارد که آیه وضوء، غسل و تیمم از آن جمله است: «یا أیها الذین آمنوا إذا قمتم إلی الصلاة فاغسلوا وجوهکم و أیدیکم إلی المرافق و امسحوا برؤوسکم و أرجلکم إلی الکعبین و إن کنتم جنبا فاطهروا و إن کنتم مرضی أو علی سفر أو جاء أحد منکم من الغائط أو لامستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا فامسحوا بوجوهکم و أیدیکم منه ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج و لـکن یرید لیطهرکم و لیتم نعمته علیکم لعلکم تشکرون» (مائده/ 6)."