خلاصه ماشینی:
"مرتضی ممیز:کشف رنگ سفید در همین دوران اتفاق افتاد؟ غلامحسین نامی:بله!دوران سه سالهء نقاشیهای کودکانهء من به دو بخش تقسیم میشود؛ بخش اول همان آثاری است که در زمان خلقشان تحت تأثیر مستقیم نقاشیهای کودکان بودم -دورهای پر از رنگهای زنده و شاد،فرمهای کودکانه که سعی میکردم مثل یک کودک نقاشی کنم بخش دوم کشش روزافزونی که به رنگ سپید پیدا کردم و نمیدانم چگونه و چرا در من پدید آمده بود.
مرتضی ممیز:این حرفهای شما شامل نقاشان کلاسیک،رمانتیک و ناتورالیست که در تاریخ هنر نقاشی فراوان هستند هم میشود؟همانهایی که شما حتما به عنوان هنرمند قبولشان داری؟ غلامحسین نامی:از کدام هنرمند،کدام مکتب،و کدام اثر صحبت میکنید؟باید بگویم که نقاشان کلاسیک و رمانتیک هرگز کپیبرداری محض از طبیعت نمیکردند و باید بین آنها و ناتورالیستها تفاوت قائل شد.
حال اگر ما به زعم خردهگیران بخواهیم به درک درستی از هنر مدرن برسیم،باید قدمبهقدم همهء مراحل سیر تاریخی تحولات هنر غربی را یعنی چندین قرن را،بپیماییم تا اجازه پیدا کنیم از دستاوردهای مدرنیسم جهانی بهره گیریم،که این البته دور از خرد انسانی و ناممکن است و عمر نوح میطلبد!هنرمند نقاش ایرانی باید آگاهانه و با تفکری عمیق به مطالعهء جنبشهای نوین غربی و دیگر مناطق جهان پرداخته و با گزینش صحیح از روشها و تکنیکهای پیشرفتهء هنری جهان به بیان آرمانهای ذهنی خویش در رابطه با حیات اجتماعی و هویت ملی خود بپردازد-ما اگر بخواهیم امروزه در جهان مقهور فرهنگهای مسلط نباشیم و در زمینهء هنر به هویت اصلی خویش و اقتدار روزگاران پیشین که بر فرهنگهای جهان اثرگذار بودیم دست یابیم،ناگزیریم بعضی الگوهای پیشرفتهء هنر غرب را پذیرا باشیم."