چکیده:
خسرو انوشیروان پس از رسیدن به سلطنت در جهت احیای قدرت شاهنشاهی ساسانی به اقدامات و اصلاحاتی دست زد که پیامدها و تأثیرات گوناگونی در پی داشت. در این مقاله میکوشیم تا صرفا تأثیر این اقدامات و اصلاحات را بر قشربندی اجتماعی آن عصر بررسی کنیم.این بررسی با رویکرد جامعهشناسی تاریخی«تدااسکاچپول»صورت میگیرد و چارچوب نظری بحث را نظریه قشربندی اجتماعی ماکس وبر تشکیل میدهد. محورهای اساسی مقاله عبارتند از:نظام قشربندی و تقسیمبندی اقشار اجتماعی عصر ساسانی،عناصر اعتبار-حیثیت و منزلت اقشار اجتماعی عصر موردنظر،اصلاحات خسرو انوشیروان و تاثیر آن بر قشربندی اجتماعی عصر ساسانی.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر میخواهیم از طریق مطالعات بین رشتهای و بهرهگیری از روشهای پژوهشی و نظریههای رایج جامعهشناسی تحولات ایجاد شده در قشربندی اجتماعی ایران را در عصر ساسانیان پس از اصلاحات خسرو انوشیروان با استناد به متغیرهای مستقل ساخت سیاسی،اقتصادی و اجتماعی بررسی کنیم که این موضوع علاوه بر آشکار کردن سر منشأهای قشربندی در ایران،تفاوتها و تشابهات قشربندی قبل و پس از دوران خسرو انوشیروان را برملا خواهد کرد و در نهایت روشن خواهد شد که قشربندی دوران موردنظر چگونه دگرگون شده است و یا اینکه جای چه لایههایی تغییر کرده کدامیک به وجود آمده و کدامیک از بین رفتهاند؟.
فرضیه فرضیه اصلی:اصلاحات خسرو انوشیروان به علت محدود بودن در حوزه سیاسی در لایههای زیرین اجتماعی نفوذ نکرد از این جهت ساختار کلی نظام قشربندی ثابت ماند،و صرفا سلسله مراتب درونی قشر بالای جامعه را تغییر داد.
اهتمام اشراف جهت انتساب به خاندانهای کهن و همبستگی میان خون،نسب و شغل(خویشکاری)که از خصایص عالم روحانی نیز بود،(ارداویرافنامه،2831:11-12)و نیز ازدواج با محارم(خویدوده)5که به پایداری دودمان میانجامید،(عهد اردشیر،8431:88)و باعث رستگاری میشد(شایست نی شایست،9631:332-632)و همچنین داشتن قدرت سیاسی از مهمترین عوامل و ملاکهای قشربندی اجتماعی عهد ساسانی است که براساس آنجامعه به دو قشر حاکم و غیر حاکم تقسیم میشود.
پزشکان با داشتن تحصیلات عالیه(منظومه درخت آسوریک،6431:94)منجمان و اخترشناسان جهت تفسیر خواب شاهان و پیشگویی آینده(کارنامه اردشیر بابکان،9231:52)و یا جهت مشاوره(همان،73)خنیاگران و نوازندگان که در عصر اردشیر ساسانی مقام متوسطی داشتند اما در زمان بهرام گور مرتبه آنان ارتقا یافت نیز در ردیف قشر دبیران بودند.