خلاصه ماشینی:
"کسانی که«رنسانس»را پدیدهء نادر یا یگانهای مخصوص ایتالیا و اروپا میدانند برخطا میانگارد و منشأ عقاید ابن سینا را بیشتر در ایران قدیم و آیین زرتشتی جستجو میکند تا در فلسفهء یونان(ص 18)،و با کسانی که گمان بردهاند که کوشش ابن سینا در دانشنامهء علایی برای بیان مطالب علمی و فلسفی به زبان دری و وضع لغات فارسی کوششی خارج از سیر طبیعی زبان علمی در کشورهای اسلامی بوده و از اینرو نپاییده و اصطلاحات عربی جایگزین آنها شده مخالفت میورزد و نظر دکتر سید حسین نصر را در این باب نادرست میشمارد(ص 158).
در طی کتاب اصطلاحات ایرانی و تاجیکی از یک سو و تاجیکی و فارسی دری از سوی دیگر مترادف و متداخلاند و مؤلف خود با نقل عباراتی از عینی و بابا جان عفورف که هردو در پاسداری زبان و موجودیت تاجیکستان سهمی بزرگ دارند نشان میدهد که در ذهن مردم فرهیختهء تاجیکستان تردیدی در اینکه فارسی(یا تاجیکی)زبان مشترک دو کشور بوده است و هست وجود ندارد(ص 198،212،214،233).
حتی اگر کسی در نتیجهء افراط در شک علمی در توطئههایی که در هجوم مغول و ویرانگری تیمور در کار بوده تردید کند در این حقیقت تردید نمیتوان کرد که تاریخ ایران در چهار قرن گذشته فصلی از کتاب اعمال انگلیسها بوده است که انواع مصائب را برای ما پیش آورده و موجب ضعف و انحطاط ما شدهاند و بزرگان ما را به انواع خیانت و ترک منافع ملی وادار کردهاند و هیچ بیاد نیاوردهاند که در دنیایی که روابط ملل بر اساس مهرورزی و ایثار و از خودگذشتگی قرار دارد اینگونه اعمال هیچ شایسته نیست و از تربیت دور است."