خلاصه ماشینی:
"گواه دیگر: به پالیز پیش گل افشان درخت بخفت این سه آزادهء نیکبخت فریدون 195 جز از به جز(گواههای آن فراوان است): بدانست کاویخت گرد آفرید مر آن را جز از(بجز)چاره درمان ندید سهراب 213 بدینسان که گژدهم ازو یاد کرد جز از(بجز)تو نباشد ورا همنبرد سهراب 302 چپیره به تبیره و خبیره و غیره: پذیره شدن را چپیره شدند(تبیره زدند) سپاه و سپهد پذیره شدند منوچهر 935 بفرمودشان تا چپیره(تبیره خبیره)شدند هزبر ژیان را پذیره شدند جنگ مازندران 679 چرب،چربی به خوب،خوبی(گواههای آن فراوان است): همه موبدان را ز لشکر بخواند به چربی(خوبی)چه مایه سخنها براند طهمورت 3 چه(به معنی که،بلکه)به که: نبشته یکی نه،چه(که)نزدیک سی چه رومی چه تاز و پارسی طهمورت 43 برفتم بدان شهر دیوان نر نه دیوان،چه(که)شیروان جنگی بپر منوچهر 881 خرام به نشاط: به یک هفته زین گونه بامی به دست گهی تاختن،گه خرام(نشاط)و نشست هفت گردان 35 خوابیدن(در معنی متعدی)به خواباندن: جوان را بر آن جامهء زرنگار بخوابید(بخواباند)و آمد بر شهریار سهراب 946 داد به حکم: کس از داد(حکم)یزدان نیابد گریغ اگر خود بپرد برآید به میغ منوچهر 628 درود به ثنا: کنون از خداوند خورشید و ماه درود روان(ثنا برروان)منوچهر شاه نوذر 15 دیبه به بوته و دیده: بدان را ز بد دست کوته کنم زمین را ز کین رنگ دیبه(ف:بوته)کنم منوچهر 14 اگر با سیاوش کند شاه جنگ چو دیبه(ف:دیده)شود روی گیتی به رنگ سیاوخش 752 در مثال نخستین بوته با های مصوت نمیتواند با کوته با های صامت پساوند گردد."