چکیده:
زان فارسی درگذر تاریخ،دچار دگرگونیهایی شده و به تبع آن،وزن و قافیهء شعر فارسی نیز متحول گردیده است و به تأثیر از همین تحول،امروز در شعر کلاسیک و کهن،مواردی را بمیبینیم که با معیارهای وزن و قافیه منطبق نیست و در بسیاری از موارد ناهمترازیهایی میان عناصر متقارن وزن و قافیه دیده میشود.
کتابهای وزن و قافیه نیز اغلب و بیتوجه و یا کمتوجه به عوامل تاریخی و دگرگونیهای زبان به تحلیلی و تبییین و زن و قافیهء شعر پرداخته و کوشیدهاند گره آنها را بگشایند.کاربرد چنین شیوههایی اگرچه در آموزش وزن و قافیهء شعر فارسی سودمند است و بهطور موقت میتواند پاسخگوی ذهن خوانندگان باشد،ولی ژرفکاوانه نیست و عطش دانشپژوهان را فرو نمینشاند.
نگارندهء این مقاله بر آن است که برای شناخت علل و عوامل بسیاری از ناهمترازیهای وزن و قافیه،بررسی تاریخی،ضروری است و این گفتار را به آن اختصاص داده است.
خلاصه ماشینی:
تأمّلات تاریخی و وزن و قافیهء شعر فارسی دکتر محمود فضیلت استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (از ص 161 تا 178) چکیده: زان فارسی درگذر تاریخ،دچار دگرگونیهایی شده و به تبع آن،وزن و قافیهء شعر فارسی نیز متحوّل گردیده است و به تأثیر از همین تحوّل،امروز در شعر کلاسیک و کهن،مواردی را بمیبینیم که با معیارهای وزن و قافیه منطبق نیست و در بسیاری از موارد ناهمترازیهایی میان عناصر متقارن وزن و قافیه دیده میشود.
بنابراین هجاهای بیت به شرح زیر است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) برای آشنایی با وزن و قافیه در زبان فارسی،آشنایی با بعضی از مفاهیم و اصطلاحات ناگزیر مینماید.
این شیوه ما را یاری میکند که افزون بر حفظ و نگهداری فرهنگ و اصطلاحات دیرینه و احاطه و اشراف بر آنها،در آموزش و آموختن آنها راهی علمیتر و سادهتر را برگزینیم و بدانیم که آنچه در وزن و قافیه بهعنوان«ضرورات شعری»،«اختیارات شارعی»و«عیوب قافیه»شناخته میشود دروقاع معادلهای و همترازهایی درخور بررسی آواشناسی هستند.
بدل شود، ریشه،پسوند،پیشوند میانوند و جزء صرفی«بالانده»نامیده میشود(ابو القاسمی،صص 52-51)و چنین بهنظر میرسد که تداوم این شاخصهء زبان-با تغییر و بدون تغییر- یکی از علّتهای آوردن هجای کوتاه در برابر هجای بلند در دورههای شعر دری باشد که امروز در تعلیم و آموزش عروض یکی از دشواریها به شمار میرود.
تحوّل و دگرگونی در زبان در تلفّظ بعضی از واژهها نیز اثر گذاشته و در نتیجه، نوعی بینظمی را درپی دشاته است واین پدیدهء تازهای نیست؛در بررسی وزن شعر کهن و ایران باستان نیز این پدیده به چشم میخورد.
برای بررسی این پدیده لازم است بدانیم که شش واکهء مرکب(مصوّت مرکّب)در زبان فارسی وجود دارد که یکی از آنها مصوّت مرکّب« ow »است و جزء دوم این مصوّت مرکّب را« U »تشکیل میدهد.