چکیده:
کانت برای تبیین شرایط پیشین شناخت به تحلیل ساختار آگاهی میپردازد. از نظر وی شرایط استعلایی شناخت، وحدت آگاهی یا به تعبیری ادراک نفسانی استعلایی و محض است که هم موجب وحدت کثرات حسی و پدیدآمدن متعلق معرفت است و هم استعمال مفاهیم محض و صدور حکم را میسر میسازد؛ البته باید بین ادراک نفسانی محض و ادراک نفسانی تجربی تمایز نهاد. ادراک نفسانی تجربی آگاهی به یک حالت نفسانی معین است که به شناخت خود یا نفس تجربی میانجامد؛ اما ادراک نفسانی محض، خودآگاهی ملازم با همهی تصورات است که نسبت فاعل شناسا را با کثرات شهود برقرار میسازد. وحدت ادراک نفسانی دال بر وجود یک خود جوهری به نام نفس نیست؛ بلکه حاکی از یک خود شناسای مثالی است که در مقابل خود تجربی میتوان آن را خود استعلایی خواند.
خلاصه ماشینی:
"3 او در تبیین شرایط پیشین امکان شناخت در طبع اول عمدتا بر وحدت آگاهی (=unity of consciousness) به عنوان عامل وحدت بخش به تصورات و تشکیل حکم و معرفت تاکید دارد؛ اما در طبع دوم اصطلاح ادراک نفسانی استعلایی ((=transcendental apperception را با تأکید افزونتری مطرح میکند که خود تعبیری و حکایتی از وحدت آگاهی میباشد.
"25 4- ادراک نفسانی استعلایی و تجربی وحدت آگاهی- چنانکه دیدیم- موجب و موجد مفهوم شیء به عنوان محل ترکیب ضروری کثرات بود و چنین امری نمیتوانست از تجربهی حسی عاید شود؛ به عبارت دیگر وحدت آگاهی یک شرط استعلایی است؛ به همین ترتیب "ادراک نفسانی" هم استعلایی است: "کلا هر ضرورت بر یک شرط استعلایی مبتنی است؛ بنابراین میباید در ترکیب کثرات- که در هر شهودی هست- و در نتیجه به طور کلی در مفاهیم اشیا و همچنین در همهی متعلقات تجربه، مبنایی استعلایی برای وحدت آگاهی وجود داشتهباشد؛ مبنایی که بدون آن تصور متعلق برای شهودهای ما ممکن نخواهدبود؛ زیرا متعلق هیچ نیست؛ مگر آن چیزی که مفهومش نمایانگر همین ضرورت مندرج در ترکیب است.
از نظر کانت خودآگاهی نسبت به جنبهی فعال ذهن با ادراک نفسانی استعلایی معادل قرار می گیرد؛28 توضیح آنکه ما از طریق حس درونی نوعی معرفت پدیداری و شهود حسی به آگاهی منفعل خود داریم و این انفعال هم از ناحیهی تأثیر بیرون وهم اثرپذیری از قوای فعال خودمان است؛29 اما از جهت اندیشه و فعالانه تفکرکردن هم به خود آگاهیم؛ ولی در این آگاهی و به اصطلاح ادراک نفسانی استعلایی تنها وجود خود اندیشندهی معلوم ما است و ماهیت آن آگاهی به عنوان شیء فی نفسه متعلق معرفت ما قرار نمیگیرد."