خلاصه ماشینی:
"حضرت امام میفرماید ثمره این بحث عبارتست از جواز تمسک بهاطلاق بنا بر اینکه الفاظ برای اعم از صحیح و فاسد وضع شده باشد مثلااگر عنوان عبادتی در آیه و یا روایت آمده و شک در دخالت شرطی در آنداشته باشیم میتوانیم با تمسک به اطلاق آن عبادت را بدون آوردنشرط مشکوک اتیان کنیم ولی اگر الفاظ عبادات تنها برای خصوصصحیح وضع شده باشد،تمسک به اطلاق برای نفی شرط مشکوکصحیح نیست.
بر این ثمره اشکالاتی شده از جمله اینکه:اولا در کتاب و سنت،اطلاقی که در مقام بیان باشد و مورد شک باشد نداریم تا ثمره این بحثدر آنجا آشکار شود،ثانیا:مأمور به همیشه حصۀ صحیح است حتی در نظرکسانی که وضع الفاظ را اعم از صحیح میدانند بنابراین در موارد شکتمسک به اطلاق برای نفی شرط درست نخواهد بود.
حضرت امام این ثمره را منکر است و میفرماید ممکن است اینثمره را انکار کرد زیرا اقتضای نهی نسبت به فساد یا به جهت این استکه نهی کاشف از بنده در متعلق ضد است و یا به جهت اینکه آوردن ضدنه تنها عبد را به خدا نزدیک نمیکند بله دور میکند چون مورد نهی وتنفر الهی است پس قابل تقرب نیست ولی در مورد بحث چون عقلکاشف است از اینکه در ضد مصلحت ملزمه وجود دارد زیرا میان مقتضیاتهر یک از مأمور به و ضد آن تزاحمی وجود ندارد و پس نهی نمیتواندکاشف باشد از وجود مفسده در ضد پس از این جهت نهی موجب بطلانضد عبادی نیست.
7-از جمله نظرات اختصاصی نقد و رد مطلب قطعی و مسلمی استکه در موارد زیادی در اصول از آن یاد شده است و آن اینکه: ماهیت ضمن وجود یک فرد محقق میشود ولی برای انعدام ماهیتباید تمام افراد آن منعدم باشد."