چکیده:
نویسنده در این گفتار،بحث صفات خدا را براساس قرآن(سوره اعراف،آیه 180)مطرح و پیرامون دو محور اساسی آن گفتوگومیکند:معنای اسماء حسنی و الحاد در اسماء خدا.پس از آن به توقیفیت اسماء حسنی میپردازد و نظرات زمخشری و احمدبن منیر اسکندری را میآورد.سپس به تفصیل،کلام علامه سید محمد حسین طباطبایی را نقل و نقد و بررسی میکند.آنگاه چهار جمله از نهجالبلاغه میآورد که توقیفیت اسماء را نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
"تشخیص اسماء حسنی در اینجا بحثی است که آیا تشخیص اسماء حسنی با کیست؟آیا امکان دارد که ما با عقول خودمان تشخیص دهیم و آنچا را کمال بینقص میدانیم،بر خدا اطلاق کنیم یا باید در این تشخیص،خود را تابع وحی قرار دهیم و اسمایی را که لایق حق تعالی است، از حجتهای الهی فرا گیریم؟ به نظر میرسد کلام دوم صحیح است و آیهء کریمهء مورد بحث بر این معنی اشارت دارد،زیرا الحاد ورزندگان را تهدید به کیفر نموده است.
و الذی استدل به علی التوقیف من قوله:و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها و ذروا الذین یلحدون فی أسمائه-الآیة،مبنی علی کون اللام للعهد و أن یکون المراد بالاحاد،التعدی الی غیر ما ورد من أسمائه من طریق السمع و کلا الامرین مورد نظر لما مر بیانه»(المیزان ج 8-ذیل الآیة) خلاصهء ترجمه:آیا اسماء خدا توقیفی است؟از آنچه قبلا بیان شد،روشن میگردد که دلیلی بر توقیفی بودن اسماء الله از آیهء و لله الاسماء الحسنی شده،مبنی بر دو مطلب است:یکی اینکه الف و لام در الاسماء الحسنی برای عهد باشد(نه جنس یا استغراق)و دیگر اینکه مراد از الحاد،تعدی از محدودهء اسمائی که از طریق شرع شنیده شده است،باشد.
اولا خود ایشان در آغاز تفسیر همین آیهء مورد بحث،در مقام بیان ارتباط این آیه به آیات قبل،کلامی دارد که مردم را در توصیف خدا به اسماء،به سه دسته و سپس به دو دسته تقسیم میکند و میفرماید: «و یرجع الاصناف الثلاثة فی الحقیقة الی صنفین:صنف یدعونه بالاسماء الحسنی و یعبدون الله ذاالجلال و الاکرام و هؤلاء المهتدون بالحق."