چکیده:
باور به تأثیر آسمان و افلاک و ستارگان بر سرنوشت آدمی در فرهنگهای دیرین و حتی امروزین جایگاه ویژهای داشته و دارد.پیشگویی از روی حرکت و شکل اجرام آسمانی هماره به عنوان یکی از دل مشغولیهای آدمی در گسترهی زندگانیاش به چشم میآید.این تأثیر با شکلگیری فرهنگ مکتوب به متون راه جسته است و ادبیات ملتها به ویژه ملل دارای فرهنگ دیرینهتر،به گونهای این نکته را باز نمایاندهاند. در ادب پارسی نیز این موضوع در تمامی دفترهای شعر و بسیاری از متون نثر، مطرح شده است و در نوع ادبی حماسه(ملی)که جلوههایی از فرهنگ کهن ایرانی است،بیشتر بروز و نمود دارد و شاهنامه نیز به عنوان برترین دفتر حماسی ایرانی و شاید جهانی از این تأثیر بیرون و تهی نیست.
این جستار کاوش کوتاهی است دربارهی تمامی اخترشماریهایی که در شاهنامهی فردوسی آمده است.
خلاصه ماشینی:
"نیز ستارهشماران را فرا میخواند و آنان پس از سه روز کار:زبان بر گشادند بر شهریار که کردیم با چرخ گردان شمار
ستارهشمر گفته است که شهریاری جهانگیر از این پیوند پدید میآید.
و هنگام رزم با شنگل هندی به ایرانیان میگوید: که امروز رزمی بزرگ است پیش پدید آید اندازهی گرگ و میش
از گیو در این باره میپرسد و او میگوید که گودرز منتظر وقت مناسب است:ببینی تو گوپال گودرز را که چون بر نوردد همی مرز را
گیو گفتهی بیژن را به پدر باز میگوید و گودرز میگوید آری شاه چنین گفته است:که پیران به دست تو گردد تباه از اختر همین بود گفتار شاه
این پیشگویی نیز رخ میدهد و پیران به دست گودرز از پهنهی هستی رخت
این نخستین بار است که اختر شمار،ناتوان و بیچاره است:همی باز جستند راز سپهر به صلاب تا برکه گردد به مهر
زال طبق معمول مایل است تقدیر این فرزند خویش را بداند.
این فرزند،همان شغاد است که ایران را سوگوار رستم میکند و زال از خردسالی
چو دیدند گفتنش ای پادشاه جهانگیر و روشندل و پارسا یکی کار پیش است با رنج و درد نیارد کس آن بر تو بر یاد کرد
چنین است راز سپهر بلند همان گردش اختر سودمند کزین دخت خاقان وز پشت شاه بیاید یکی شاه زیبای گاه
در داستان بهرام گور نیز ستارهشماران به کار میآیند؛با این تفاوت که نام دو
خردمندی و هوشیاری و دینداری،اخترشماری نیز میداند:بدانست رستم شمار سپهر ستارهشمر بود و با داد و مهر
یاد شده است و پیشگویی بر این بنیاد،جایگاه ویژهای در اسطوره و تاریخ"