چکیده:
مقالهی حاضر به منظور بیان دیدگاههای مخالفان حلاج به شیوهی تحلیلی-توصیفی نگاشته شده است.پیش از ورود در بحث اصلی، دیدگاههای حلاج در زمینههای فقه،کلام و تصوف به اختصار بیان شده تا خوانندگان محترم با آگاهی از نظرات حلاج،از یکسو مبنای نظر مخالفان را درک کند و از سوی،دیگر زمینهی پیگیری تأثیرات وی در عرفان و تصوف ایرانی-اسلامی فراهم شود. تنوع دیدگاه مردم و دانشمندان دربارهی حلاج به حدی است که گروهی او را انسان کامل و اهل ولایت دانستهاند،عدهای دربارهی وی سکوت کردهاند و بسیاری وی را کافر شمردهاند. همین امر اهمیت پرداختن به موضوع را روشن میسازد. نویسنده با استقصای تام و به روش کتابخانهای نظر مخالفان حلاج را استخراج نموده و با حد اقل داوری،آنها را ارایه داده تا امکان نتیجهگیری دقیق و بدون پیشداوری برای خوانندگان محترم فراهم شود.
خلاصه ماشینی:
"7-حلاج در جامع بصره ابو الحسین محمد بن عبید الله قاضی معروف به«ابن نصرویه»به من[قاضی تنوخی]حکایت کرد و گفت:دایی من،من را با خود نزد حسین بن منصور حلاج برد،و او آن زمان در جامع بصره مشغول عبادت و تصوف و خواندن قرآن،و این قبل ادعاهای و بیان شطحیات بود.
همچنین،ابو حسین بن عیاش به نقل از حاضران در مجلس حامد بن عباس وزیر به من روایت نمود و گفت:دفترهایی آوردند که در آن اقوالی از حجاج نوشته شده بود که میگفت:هرگاه آدمی ارادهی حج نماید،میتواند از حج نمودن بینیاز گردد،اگر به اتاقی از اتاقهای خانهی خود برود و در آن اتاق محرابی درست کند و یاد خدا کند،و غسل نماید و محرم گردد و چنین بگوید و چنان بکند،و چنین نماز بخواند و چنان قرائت نماید و در دور همین اتاق طواف کند و اینگونه تسبیح نماید و اینگونه انجام دهد،و خلاصه در آن دفاتر مطالبی بود که خود آنها را ساخته بود و مرتب نموده بود.
و میگفت،اگر آدمی از این کارها فارغ گردد،حج خانهی خدا از او ساقط میگردد و این یک موضوع شناخته شده در اعتقاد فرقهی حلاجیه است و مردی دانا از عالمان این فرقه،این اعتقاد آنها را نزد من اقرار و اعتراف نمود،ولی ذکر کرد که حلاج این مطالب را از اهل بیت نقل نموده و گفت:البته ما اعتقاد نداریم که آدمی با این اعمال از انجام حج بینیاز میگردد،بلکه ما میگوییم این کارها قایم مقام عمل حج میشوند، به شرط آنکه آدمی نتواند به هر علتی به قصد حج خارج شود.
زنجی گوید:این زن تا زمان کشته شدن حلاج در خانهی حامد وزیر زندانی بود و چون حلاج به چنگ حامد افتاد،حامد با جدیت در جستجوی یاران و مریدان او شد و جاسوسان را به هرسو روانه کرد تا اینکه گروهی،از جمله: حیدره،سمری و محمد بن علی قنایی معروف به ابو مغیث هاشمی دستگیر شدند."