چکیده:
اغلب دانشجویان به معناهایی اقبال کردهاند که از شارحان و یا از کتب لغت به آنها رسیده است.اگر معنای واقعی را به آنان ارائه دهند در وهلهء اول با تمام نیرو از دانش خود و در وهلهء دوم از معلومات یاددهندهء خود به دفاع میپردازند اما وقتی که ادعا با دلیل همراه شد از اعتراض دست برمیدارند.و گاهی از وی مصلحت هردو معنا را درست میدانند. بههرحال ما یافتههای خود را در اختیار دانشجویان عزیز قرار میدهیم و اصراری هم نداریم که حتما تشخیص ما را تأیید نمایند اما اصرار داریم که خودشان هم در معانی اشعار و عبارات فارسی به تحقیق و بررسی پردازند.
خلاصه ماشینی:
(شرح خزائلی) سخن ما: "پشت پا"در بیت فوق به معنای"روی پا"آمده است،روی و پشت معانی نسبی دارند مثلا مقابل کف دست را"پشت دست"و مقابل کف پا را"پشت پا"مینامند به این دو بیت از فردوسی توجّه فرمایند: از آن چرم کاهنگران پشت پای بپوشند هنگام زخم درای همان کاوه آن بر سر نیزه کرد همانگه ز بازار برخاست گرد (شاهنامه چاپ شوروی،ج 1،ص 46) بنابراین معنی چنین خواهد بود:سر بزیر افکند و بر اثر حیا بروی پای خود نگاه میکرد.
سخن ما: «قدم»در داستان فوق مجازا به معنی"عمل"و"دم-نفس"را به معنی سخن آورده است: قدم باید اندر طریقت نه دم که اصلی ندارد دم بی قدم 5-و نیز در شرح گلستان چاپ صفی علیشاه(ص 281)در معنی این بیت: مرغ ایوان ز هول او بپرید مغز ما برد و حلق خود بدرید نوشتهاند:مرغسرای از ترس او بپرواز آمد گویی وی سرما ببرد و گلوی خود پاره کرد.
و هم چنین در این عبارت از تاریخ بیهقی"بیست هزار اسب از مرکب و ترکی"که در بالا از آن سخن رفت،نشان میدهد که"ترکی"غیر از"مرکب"بوده است.
(تاریخ بیهقی،به کوشش غنی و فیاض،ص 333)در شرح دکتر خطیب عبارت فوق الذکر را چنین معنی کردهاند: «زنان همه مال مردان را تصاحب میکنند و خانهء آنان را خراب میگردانند.