چکیده:
حق چیست و باطل کدام است؟ این دغدغه مقدسی است که در طول تاریخ بشر همواره ذهن انسان را به خود
مشغول ساخته و پاسخ آن به اختلاف دیدگاهها و اهدافی که درباره حیات وی اتخاذ شدهاند مختلف بوده است. تاریخ
مؤید این حقیقت است که بشر همواره رویدادهای پیرامون خویش را به حق و باطل تقسیم کرده، آنها را مطابق جهان
بینی خود تفسیر نموده است. وی به اقتضای حکمت خداوند موجودی بالفطره حقگراست و باید با گرایش ذاتی به
عدالت، راه خویش را به سوی حق از میان راههای باطل بیابد. لذا خداوند او را به قدرت تعقل مجهز نموده تا بتواند راه
بندگی معبود را تا سر منزل مقصود بپیماید. گام نخست، شناخت حق و باطل است و زلالترین معرفت آن است که از
سرچشمه حکمت به دست آید. لذا جهت یافتن پاسخی روشن بر مصادیق حق و باطل به نظاره نهجالبلاغه نشستیم تا با
نور کلامش جان خاموشمان را بیفروزد و از چشمه معرفتش کام تشنهمان را سیراب کند.
خلاصه ماشینی:
(همان، خطبه 50، ص 137) 2ـ1) کمی سپاه حق و فراوانی سپاه باطل: از دیگر ویژگیهای حق و باطل آن است که عمل به حق در عین سنگینی گوارا و عمل به باطل علیرغم سبکی آن هلاک کننده است: (همان ، حکمت 368، ص 1265) این سنگینی عمل به حق از تعداد عمل کنندگان به آن میکاهد، گرچه توصیفکنندگان و سپاهیان حق در میدان سخن فراوانند: (همان، خطبه 207، ص 681) امام (ع) سپاهیان خود را که بسیار دم از حق میزنند اما در میدان عمل به حق حضور نمییابند مورد نکوهش قرار میدهد: «ای مردمی که بدنهایشان جمع و آرزوهایشان مختلف است، سخنان شما سنگهای سخت را نرم میگرداند و کار شما (که برای جنگیدن با دشمن حاضر نیستید) دشمنان را در شما به طمع میاندازد» (همان، خطبه 29، ص 102) در مقابل ، عدد سپاهیان باطل به سبب سبکی آن بسیار است و این فراوانی سپاه باطل واقعیت بیسابقهای نیست که موجب وحشت سپاه حق گردد: (همان، خطبه 16، ص 66) گرچه عمل به حق از نظر حضرت گران است اما به فرموده ایشان بر کسانی که طالب آخرت باشند و صبر پیشه کنند سبک میگردد: (همان، نامه 53، ص 1019) 3ـ1) اصالت حق و طفیلی بودن باطل: از مثال قرآنی که از حق به عنوان آب و از باطل به عنوان کف روی آن یاد میشود چنین برمیآید که اصالت با حق و نیروی حقیقی از آن اوست، اما باطل امری تبعی است و به طفیل حق نمایان میگردد.