چکیده:
محب نخست اسم خداست و سپس به آفریدگان نسبت مییابد و ابن عربی این شخصیت بزرگ عرفانی با توجه به
این نکته ظریف در باب 178 فتوحات مکیه در بیان معرفت مقام محبت به این نکته لطیف و خواندنی توجه کرده است
که اگر بناست خصوصیات عاشقان الهی را فهرست کند بهتر آن است که تجلی این ویژگیها را با توجه به آیات قرآن در
مبدأ اعلی جستجو کند. سپس آن را با نگاهی تبعی و ربطی به دیگر عشاق نسبت دهد و این کار تازه و بیسابقه است که
نگارنده بر آن است تا در این مقاله با انتخاب و گزینش به شرح و توضیح آن بپردازد و بخشی از این خصوصیات را که
محییالدین نخست به «محب الله» و سپس به محبان دیگر نسبت داده و فهرست کرده است، برشمرد. بدیهی است این
مقاله بخش مختصری از فصل مفصل جلوات زیباشناسانه خدا بر دلباختگان عارف است که امید است برای خوانندگان
چشمانداز تازهای بگشاید.
خلاصه ماشینی:
2) عاشق تالف است(نعت المحب بانّه تالف و ذلک انه خلقه اللّه من اسمه الظاهر و الباطن)[ابن عربی 1418 ج 2: 344] محب الهی تألف است، یعنی دلباخته از دست رفتهای است که شیخ در شرح آن مینویسد: چنین محبی از دو اسم ظاهر و باطن حق آفریده شده است و او را از عالم غیب و شهادت برخوردار کرده و به او عقلی دادهاند تا اثر اسم ظاهر و باطن را از هم بازشناسد و میان عالم غیب و شهادت موازنه برقرار کند، از سوی دیگر خدا در اسم شریف «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیءٌ»] الشوری (42): 11] بر او تجلی میکند و وی را به حیرت میافکند و مجال برقراری توازن را از او میگیرد بخصوص آنگاه که به دنباله آیه که «وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصیرُ» [الشوری (42): 11]، است توجه کند؛ چنین عاشقی درک و دریافت خود را از دست میدهد و چنان آشفته میشود که از برقراری هرگونه تعادل در کار خویش بازمیماند و از مرز تکلیف هم بیرون میرود.