چکیده:
توسعه و ابعاد مختلف آن از جمله مفاهیم کلیدی است که در چند دهه اخیر در مطالعات سیاسی، اجتماعی،
اقتصادی و فرهنگی کاربرد داشته و در فرهنگ جغرافیای اقتصادی و سیاسی بعنوان یک عامل تفکیک کننده جوامع و
کشورها مطرح میگردد. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن ارائه تعاریفی از توسعه، شاخصهای توسعه یافتگی و عدم
توسعه و شیوههای دستیابی به توسعه را مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
چکیده: توسعه و ابعاد مختلف آن از جمله مفاهیم کلیدی است که در چند دهه اخیر در مطالعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کاربرد داشته و در فرهنگ جغرافیای اقتصادی و سیاسی بعنوان یک عامل تفکیک کننده جوامع و کشورها مطرح میگردد.
(الحق، 1368، صص 43-40) بنابراین هدف توسعه اقتصادی دیگر نمیتواند صرفاً اقتصادی و بالابردن نرخ رشد تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه باشد، بلکه توسعه، فرآیندی از تغییر و دگرگونی است که نه تنها در زمینه اقتصادی، بلکه در زمینه سیستم اجتماعی، سازمان سیاسی و بالاخره ضوابطی که رفتارهای انسانی را در جامعه رهبری میکند، نیز اثر میگذارد.
به عبارت دیگر، توسعه به معنای ارتقاء مستمر کل جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و یا انسانیتر است (تودارو، پیشین، ص 136) اجزای خاص این زندگی بهتر هر چه باشد توسعه در کلیه جوامع باید حداقل دارای اهداف زیرین باشد: الف - توسعه اقتصادی: اصطلاح توسعه اقتصادی به طور نسبی تازه است.
برای این نوع زندگی میتوان ویژگیهای ذیل را در نظر گرفت: 1- کیفیّت فیزیکی زندگی 2- دسترسی به مسائل امرار معاش 3- آزادی انتخاب 4- توسعه خوداتکائی 5- پیشرفت اجتماعی و سیاسی توسعه انسانی یعنی پیشرفت همگام در کلیه ابعاد پنجگانه فوق الذکر و حاصل ترکیب عواملی چون سیاستهای دولت، ساختار اجتماعی - اقتصادی جامعه، منابع طبیعی منطقه و تاریخچه فرهنگی میباشد.
این مفهوم را در مقابل کشورهای توسعه نیافته (Underdeveloped) بکار میبرند که منظور از آن کشوری است که از منابع و شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لازم برای گام گذاردن در راه توسعه محروم مانده است.