چکیده:
در باره تاریخ شرق ایران از ظهور حکومت هخامنشیان تا مرگ اسکندر اطلاعات بسیار کمی از مورخین عهد عتیق باقی مانده
است. اگر چه کورش در حمله به قبایل شمالی ایران به قتل رسید، ولی همیشه شرق ایران محلی امن برای حاکمین ایرانی بوده که
در زمان حملات اقوام همسایه، به آنجا پناه میبردند و سعی از یاری جستن از آنان میکردند.
هخامنشیان هدایا و خراجهای را از شرق ایران دریافت مینمودند که بطور متناوب در نوشتههای باقی مانده ذکر شده است.
تاکسیلا که آخرین ساتراپ هخامنشیان در شرق بود مرکزی برای اتصال بین ایران و هند در عهد هخامنشیان محسوب میگردید.
یاری هندیان به داریوش سوم و هدف غایی اسکندر که تسخیر این آخرین ساتراپ هخامنشی بود به طور کامل توسط
مورخین توضیح داده نشده است، با آنکه اسکندر در بابل مرد ولی سعی او در برقراری ارتباطاتی بین شرق و غرب نمود.
این مقاله به بررسی وضعیت سیاسی حکومت هخامنشیان در شرق ایران تا مرگ اسکندر پرداخته و سعی در روشن نمودن
نکات تاریک تاریخ ایران مینماید.
خلاصه ماشینی:
اگر چه کورش در حمله به قبایل شمالی ایران به قتل رسید، ولی همیشه شرق ایران محلی امن برای حاکمین ایرانی بوده که در زمان حملات اقوام همسایه، به آنجا پناه میبردند و سعی از یاری جستن از آنان میکردند.
یاری هندیان به داریوش سوم و هدف غایی اسکندر که تسخیر این آخرین ساتراپ هخامنشی بود به طور کامل توسط مورخین توضیح داده نشده است، با آنکه اسکندر در بابل مرد ولی سعی او در برقراری ارتباطاتی بین شرق و غرب نمود.
زبان آریایی هندی بین ایشان مشترک بود و میتوان گفت که علت حمله هخامنشیان و توجه اسکندر به ساخت بناهای جدید به نام خود در شرق ایران، اهمیت سوقالجیشی و غنی فرهنگی شرق ایران بود.
M. Cook, The Median and Achamaenian periods, Cambridge 1993,Edited by Ilya Greshvitch History of Iran, Vol 3(هم ذکر گردیده است.
بر اساس این نوشتههای یونانیان میتوان پذیرفت که کورش منطقهای بین ایران و هند را تسخیر کرده بوده است.
مطابق با نظر هردوت مرزهای شرقی هخامنشیان کویر شنی بود که مطابق با نظر نویسندگان (2) میتواند تمام سند و بخشی از پنجاب که در شرق سند قرار دارد و بخشی از هند بوده بر قلمرو خود بیفزاید .
پس از مرگ داریوش مردی از غرب به حکومت منطقهای رسید که مرزهایش در شرق هم امتداد یافت؛ سپس، ادعای تسخیر و فرمانروایی تمام مرزهایی را نمود که میراث امپراطوری ایرانیان بود.
بعد از قتل داریوش سوم، بسوس (Besus)خود را پادشاه خواند و به طرف استانهای باختر عقب نشینی کرد تا مبارزه خود را علیه اسکندر (1) در شرق ایران را ادامه دهد.