چکیده:
عقل و عشق در ادبیات ایران و در اشعار عرفانی همواره دو سلطان مقتدر بوده و همیشه رو در روی یکدیگر قرار
گرفتهاند. پذیرفتن فرمان یکی از این دو سلطان، عزل و طرد دیگری را درپی دارد؛ بنابراین در طریق عشق که عاشق
دلباخته، عالمان عاقل را ابجد خوانان عشق میشناسند به بیتی از حدیقه سنایی برمیخوریم:
برگزیده دو مرغ بهر دو کار
عقل طوطی و عشق بوتیمار
و با استناد به آن میتوان گفت که سنایی، طوطی را برگزیده عقل و بوتیمار را مرغ مورد توجه عشق میداند.
طوطی این سبزپوش خوش نوا با داشتن ویژگیهایی چون:
1- پیروی از هوا و هوس، 2- سخنگویی مقلد بودن، 3- فرو شکوه داشتن، 4- در جستجوی آب حیات گشتن برای
زندگی جاوید، 5- خواهان و هواخواه سلطنت بودن، قابلیت نداشتن خود را در مکتب عشق به اثبات میرساند.
در مقابل بوتیمار با داشتن ویژگیهای خاص شایستگی این را مییابد که در حدیقه سنایی مرغ برگزیده عشق شود:
چون شدی در راه حق مرغی تمام
تو نمانی، حق بماند والسلام
منطقالطیر / ص 99
خلاصه ماشینی:
البته عطار نیز در حکایتی اعتقادات سنایی را در باب بهشت با همان نتیجهگیری بیان کرده است: کرد شاگردی سؤال از اوستاد کز بهشت آدم چرا بیرون فتاد گفت آدم بود بس عالیگهر چون به فردوس او فروآورد سر هاتفی برداشت آواز بلند کای بهشتت کرده از صد گونه بند هرکه در هر دو جهان بیرون ما سر فرودآرد به چیزی دون ما ما زوال آریم بر وی هرچه هست زانکه نتوان زد به غیر دوست، دست منطقالطیر / ص 116 بنابراین گویی طوق آتشین طوطی، همانا جویای حظ دنیایی و قید و بندهای آن؛ و پوشش حُلّه همان خواهان لقا و رضای دوست بودن است.
کارش افتاد و نبودش همدمی دید خود را در عجایب عالمی عالمی کانجا نشان راه نیست گنگ باید شد، زبان را راه نیست منطقالطیر / ص 189 بنابراین توانایی طوطی در بیان که تنها از راه تقلید، بدون برهان و دلیلی قاطع میسّر گشته ضعف و نامحرمی را در عشق برای او به ارمغان آورده است؛ در نتیجه مدعی است و پیامد این ادّعا، اسارت در قفس میباشد وگرنه اگر عاشقی صادق بود با افشای راز جان خود را در این راه میباخت.