چکیده:
عارفان به عنوان یکی از شاخصترین طبقات فکری و فرهنگی در تبیین موضوعات عرفان و تصوف و در بیان
تجارب درونی ـ ذوقی خود از شیوه بیان رمزی ـ در سطحی بسیار گسترده ـ بهره جستهاند. در این میانه سلطان العاشقین
ابن الفارض مصری در دیوان پرآوازه خود ـ که یکی از تأثیر گذارترین آثار عرفانی در شرق و غرب عالم است ـ این شیوه
فاخر را به گونهای ممتاز و عمیق به کار گرفته است. هدف نویسنده در این مقاله آن است که ضمن نمودن گوشههایی از
اسلوب رمزی ـ ذوقی این دیوان ـ با اختصار ـ بر موضوعاتی چون: سیر تحول رمز، چگونگی پیوستن آن به سمبولیسم،
تراسل حواس و گونههای مختلف رمز در دیوان او پرتوی بیفکند.
خلاصه ماشینی:
باری ابن الفارض خود درباره رمزی و اشاری بودن زبانش میگوید: و عَنِّیَ بالتَّلویح یَفهم ذائِقٌ غَنِیٌّ عن التَّصریح للمُتَعَنِّتِ بِهالم یَبُحْ من لم یُبِحْ دَمَهُ و فی الْ إشارة معنیً ما العبارةُ حُدَّتِ (تأئیّه کبری، ب: 393ـ394)6 ترجمه: فهمی کند زمن به اشارت هر اهل ذوق کان سرّ را نفهمد اهل تعنّتی فاشش نکرد کس که نبیند دَمَش مباح در رمز معنیی است که ندهد عبارتی (دکتر خورشا، 1376، ص 104)7 ابن الفارض در این دو بیت به چند نکته مهمّ تصریح میکند: 1ـ او در شیوه بیانی خود زبان رمز و اشاره را برگزیده و آن را بر زبان تصریح و بیان مستقیم ترجیح داده است.
ألاتری أنّ النّبیّ صلّی اللّه علیه و سلّم کیف قال: «حُبِّبَإلیَّ مِن دنیاکم ثلاث: النِّساء، و الطّیب، و قُرَّة عینی فی الصّلوة» مع أنّه أکمل الوری و أنزل فی شأنه: «ما زاغَ البَصَرُ و ما طَغَی» و شرح این حدیث و سرّ این محبّت در حکمت فردیّه از فصوص مذکور است» (جامی، لوامع، 1360، ص 119)21 ابن الفارض خود نیز درباره اینکه زن رمزی است از تجلّی جمال معشوق ازلی گوید: و تَظهَرُ للعُشّاق فی کلّ مظهرٍ من اللَّبس فی أشکال حسنٍ بدیعةِ ففی مَرَّةٍ لُبنی و أخری بُثَینةً و آوِنةً تُدعی بعَزَّةَ عَزَّتِ و لَسْنَ سِواها لا و لاکُنَّ غیرَها و ما إن لَها فی حُسنها مِن شریکة (تأئیّه کبری، ابیات: 249ـ250ـ251)22 ترجمه ابیات: او در برابر عشاق در هر مظهر و منظر زیبا و دلاویزی «در عالم پوشش» نمود میکند.