چکیده:
مقاله حضار نگرشی است به یکی از ابعاد منظومه بلورین دیوان حافظ. غزلیات حافظ را از زوایا و چشماندازهای مختلف میتوان نگریست.از رهگذر این چشماندازهای مختلف است که زوایای ناشناختهء اندیشه حافظ،کشف و بازشناسی میشوند.در مقاله حاضر،پس از ذکر مقدمه و مروری برمکاتب اخلاقی کلاسیک،جلوههای متنوع حکمت و اخلاق در غزلیات حافظ مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
در این نگرش،از عهد الست،بلا را به حکم بلی دادهاند: مقام عیش میّسر نمیشود بیرنج بلی به حکم بلا بستهاند روز الست بنابراین باید پذیرفت که عیش و نشاط در فرایند تدریجی رنج،بارور و نهادینه میشود و کار فروبسته سرانجام گشوده خواهد شد: غنچه گوتندگدل از کار فروبسته مباش کز دم صبح مددیابی و انفاس سحر در جهانبینی حافظ،اضداد،به نحوی زیبا و شورانگیز باهم آشتی داده شدهاند،چنانکه هچر در سیر تکاملی خود به بار وصل مینشیند،همچنانکه ظلمت در نقطهء اشباع،مستعدّ پذیرش نور میشود: حافظ شکایت از غم هجران چه میکنی در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور اضداد نهتنها همقرینه بلکه همریشه و همتبارند،چنانکه لذت حضور،ریشه در تلخی غیبت دارد: از دست غیبت تو شکایت نمیکنم تا نیست غیبتی نبود لذت حضور در نگرش مبتنی بر(تلازم غموشادی)،متغیرها یا عواملی که تضمینکننده و تأمینکنندهء سازگاری و آرامش انسان بوده و وی را در برابر ناملایمات صیانت میکنند،عبارتند از: 1-شوق: در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور 2-صبر: صبر کن حافظ به سختی روزوشب عاقبت روزی بیابی کام را و یا: باغبان گر پنجروزی صحبت گل بایدش در جفای خار هجران صبر بلبل بایدش 3-امید و انتظار: ملول از همرهان بودن طریق کاردانی نیست بکش دشواری منزل به یاد عهد آسانی 4-تحلیل منطقی ناملایمات در پرتو خردورزی: 5-تجربهء زندگی: بس گل شکفته میشود این باغ را ولی کس بیبلای خار نچیده است از و گلی اخلاق در عرصهء روابط انسانی 1-ادب معاشرت:در غزلیات حافظ،بخش قابل ملاحظهای از اخلاق در روابط انسانی را توصیههای معاشرتی و آداب همجوشی و همگرایی تشکیل میدهد.