چکیده:
همه ادیان در پذیرش وجود خداوند متعال اشتراک نظر دارند،آنچه آنها را از یکدیگر متمایز میسازد،بحث درتوجیه و تفسیر هستی مطلق است.در دنیای اسلام نیز نحوه قبول وجود خالق جهان در میان مذاهب گوناگون و حتی در فرقههای مختلف یک مذهب متفاوت میباشد.شاید یکی ازدلایل پیدایش استدلالهای متنوع در این موضوع واحد همین باشد.اما از این نکته نیز نمیتوان گذشت که تلاش زیادی برای اثبات وجود خداوند با استناد به خود او در همه زمانها صورت گرفته است،تا جایی که بسیاری وجود مقدس خدای عالم را بی نیاز از برهان دانسته و او را بهترین گواه بربودنش گرفتهاند.اما بودند و هستند کسانی که علیرغم قبول این مطلب،سعی کردند به این بینش رنگ استدلالی داده و آن را به قالبهای منطقی و فلسفی بکشانند.
خلاصه ماشینی:
حکیم متاله،مرحوم الهی قمشهای هم برهان ارائه شده فارابی را متضمن برهان صدیقین دانسته و در تشریح آن میگویند که:با تأمل و توجه در خداوند که صرف الوجود است میتوان به تجلیات و اوصاف و افعال او پی برد و بعد به مرحله تجلیات اسماء و صفات رسید و اگر چنین نگریسته شود،برهان لمّی است که در آن از علت به معالیل پی برده شده است و بعد این سلوک فکری را به قوس نزول تشبیه مینمایند؛سلوکی که در آن از مخلوقات اعراض شده و ذات اقدس الهی که همان وجود مطلق است،توجه میشود تا جایی که به شهود نایل شده و به مقام عین الیقین میرسد و این مقام سیر من الخلق الی الحق است که سرانجامش درجه رفیع فناء در ذات ربوبی است و صدیقین تنها کسانی هستند که سعادت و شایستگی این سفر را دارند و در آنجاست که سالک عالم را مظهر خداوند متعال میبیند و بلکه مییابد و پس از این سفر است که در بازگشت مجدد به عالم مخلوقات،سیر فی الخلق مع الحق پیش میآید.
نکته قابل تأمل اینکه ابن سینا در تمام کتب فلسفی خود در بحث وجود از ابتدا به اثبات ذات خداوند متعال پرداخته است و در همه موادرل شیوه استدلال او از نظم و نسق واحدی برخوردار است؛به گونهای که آنچه که در الهیات شفا آورده،با تقریر برهان در نجات و نیز برهان اقامه شده در رسائل و دانشنامه علائی و اشارات و تنبیهات یکی است و تنها تفاوتی که در این استدلالهای به ظاهر گوناگون به چشم میخورد همان است که قبلا گفته شد و آن اینکه در برخی از استدلالها از ابطال دور وتسلسل که خود از متفرعات اصل علیت است استفاده شده و در برخی استفاده نشده است.