چکیده:
در این نوشتار، ارتباط میان دین به مثابه متغیر مستقل، و سرمایه اجتماعی به عنوان
متغیر وابسته مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف، پس از
بحث و بررسی مفهوم «سرمایه اجتماعی» به عنوان یک مفهوم ترکیبی از منظر جامعهشناسان
کلاسیک و صاحبنظران آن پرداخته شده، سپس به عناصر کیفی سرمایه اجتماعی مانند
«اعتماد» و «آگاهی اجتماعی» و عناصر کمی آن مانند «میزان مشارکت» و «ارتباطات»
اشاره گردیده است. با روشن شدن عناصر سرمایه اجتماعی، مهمترین آموزههای دین، که
در ایجاد دو سنخ عناصر سرمایه اجتماعی نقشآفرینی مینمایند، مورد تحلیل و بررسی
قرار گرفتهاند.
خلاصه ماشینی:
"[5] سرمایه اجتماعی سرمایه اجتماعی ـ چنانکه ذکر شد ـ دارای بار معنایی واضح و روشنی نیست و تعاریف متعددی از آن ارائه شده که برای روشن شدن این مفهوم، ابتدا به ریشهیابی این مفهوم نزد متفکران نخستین جامعهشناسی و سپس به تعریف آن نزد صاحبنظران این مفهوم پرداخته میشود: زمینه تاریخی مفهوم سرمایه اجتماعی: مفهوم «سرمایه اجتماعی» مثل برخی از دیگر مفاهیم جامعهشناختی، مفهوم نسبتا جدیدی است که در ادبیات جامعهشناسان نخستین، به صورت صریح و روشن بدان پرداخته نشده است، ولی با توجه به کاربردها، مقاصد و تعاریف مخترعان این مفهوم، میتوان پیشینه این مفهوم را به طور ضمنی در آراء اندیشمندان کلاسیک جامعهشناسی، در ارتباط انسانها با همدیگر ردیابی نمود؛ زیرا طراحان این مفهوم بر عوامل قوامدهنده روابط متقابل انسانی نام «سرمایه اجتماعی» نهادهاند.
نقش دین در ایجاد ارتباط اجتماعی، از این نظر در جوامع نوین اهمیت دارد که سایر عوامل پیوند اجتماعی مانند پیوند مبتنی بر تعلقات قبیلهای و خونی اهمیت خود را از دست داده است و از روابط ناشی از آن نمیتوان به عنوان یک پشتوانه روانی قابل قبول برای برقراری نظم و ثبات در جامعه بهره گرفت؛ روابطی که طبق دیدگاه برخی از محققان علوم اجتماعی در آن افراد فقط به دنبال منافع شخصی خود هستند."