خلاصه ماشینی:
"نظرتان دربارهء شعر معاصر ایران چیست؟ بنده عاشق قسمتی از«افسانهء»نیما هستم؛مثلا آنجا که میگوید: آنکه پشمینه پوشید دیرین نغمهها زد همه جاودانه عاشق زندگانی خود بود بیخبر در لباس فسانه حافظا!این چه کید و دروغی است کز زبان میو جام و ساقی است نالی ار تا ابد،باورم نیست که بر آن عشق بازی که باقی است من بر آن عاشقم که رونده است (1)«چه حاجت که به صرف انگیزهء«هنر برای هنر»یا وسوسهء«زیبایی برای زیبایی»،خیل عظیم خوانندگان را گمراه کنیم؟»دکتر سیروس پرهام(معروف به دکتر میترا،مؤلف کتاب«رئالیسم و ضد رئالیسم در ادبیات»)،نقد کتاب بخارای من-ایل من،نشر دانش،سال دهم،شمارهء دوم،بهمن و اسفند 1368.
در مورد ترجمهء«بخارای من،ایل من»،اولین بار دوست عزیزم آقای ابراهیم گلستان که کتاب مرا پسندیده و شرح بسیار افتخاربخشی برای من مرقوم فرموده بودند،تلفنی به من گفتند دوستی دارند که میتواند کار مرا ترجمه کند و از من نظر خواستند که ترجمه کند یا نه؟من نتوانستم با آن موافقت کنم زیرا دوستی در تهران دارم که از جراحان عالیقدر ایران است،به نام دکتر فرخ سعیدی که خیلی عالی انگلیسی میداند و مینویسد؛او از من خواهش کرده بود با ترجمهاش موافقت کنم.
چرا خودتان را گرفتار محذورات و تکلفهای اینچنینی میکنید؟ توصیهء عمدهام به کسانی که میخواهند نویسندهء خوبی باشند،به عنوان خوانندهای که چندین دهه از عمرش را صرف مطالعهء آثار ادبی کرده،این است که پیش از نوشتن به سراغ نثرهای شکوهمند فارسی در طی قرون بروند و با سبک و سیاق نگارش گذشتگان و همین طور معاصران«درستنویس»ایرانی آشنا شوند؛به حدی که فصاحت و زیبایی کلام آن بزرگان به درستی در ذهنشان جای کند."