خلاصه ماشینی:
"تحلیل موضوعی تعدادی از کتابهای داستان چاپ شده(از سال 1380 به بعد)و بررسی چگونگی همخوانی موضوع یا درون مایه کتاب،با شرایط ذهنی و اجتماعی مخاطب،شاید بتواند ما را به یک راه حل بینابینی برساند که حرکتی هرچند ابتدایی در مسیر مخاطبشناسی کتاب کودک باشد.
موضوعهایی با درون مایه اجتماعی اینگونه موضوعها به ویژه در ادبیات واقعگرا، میتواند دستمایه خوبی برای نویسندگان باشد، ولی چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
دور بودن کتابهای داستانی از واقعیتهای اجتماعی،باعث شده است که مدرسه و محیط آنکه بیشترین زمان زندگی اجتماعی کودک و نوجوان را دربر میگیرد،در کتابهای این حوزه جایگاه چندانی نداشته باشد.
این موضوع که با پرداخت درست و منطقی،میتواند کمک مهمی در مسیر سالمسازی و جهتدهی درست روابط دختر و پسر باشد،متاسفانه به حال خود رها شده و نوجوانان به ناچار جذب فیلمها و سریالهای سینمایی و تلویزیونی میشوند که در آنها عشق بین دو جنس مخالف،به شکلی مبتذل و سطحی مطرح میشود و این حادثه عظیم انسانساز،در حد یک اتفاق احساسی و غریزی نزول میکند.
کتاب«باید به فکر فرشته بود»،نوشته«محمد رضا یوسفی»،با ایجاد فضایی شاعرانه و سوررئال، موضوعی راجع به بیماری و درد را پیش میکشد و مخاطب کودک را به خیالپردازی وامیدارد،ولی در کتاب«مهر مادر»،اثر«اسد الله شعبانی»،مشخصا به این درونمایه توجه شده و خاصه کودکانی که مادر خود را از دست دادهاند،میتوانند تا اندازهای با شخصیت اصلی داستان همذاتپنداری داشته باشند و کودکان دیگر هم با پدیده مرگ و چگونگی مواجهه با آن،آشنا میشوند."