خلاصه ماشینی:
"اما آنچه در حوزهء صلاحیت و کسوت خود مینویسد،علاوه بر تازگی نسبی و غیر نسبی،بیانگر مواضعی دینی است که ناگزیر در شرایط حاکمیت نظام دینی اهمیت خاص دارد و،همانطور که تاکنون بوده است،در آینده نیز محل بحث و جدل خواد بود.
بحث مفصلی که در این زمینه،با استناد به آیات شریف و کتب تفسیر دینی،عرضه شده است،سیمایی از آزادی در اسلام معرفی میکند که کم و بیش با آنچه«علوم انسانی در قرون اخیر»مطرح کرده است تفاوتی ندارد.
این جریان معتقد است که احکام فقهی به هر قیمت و در هر شرایطی باید در جامعه اجرا شود...
لذا اعضای جامعه،غیر از مکلف بودن در برابر خداوند،ذی حق نیز هستند،و حکومت دینی در مقابل این شهروندان ذی حق، مسئول و موظف به پاسخگویی است...
اما جریان دوم عملا معتقد است[که]رأس هرم قدرت سیاسی تنها در مقابل خداوند مسئول است...
»(ص 634) «در عرصهء سیاست خارجی،جریان اول معتقد است که با حفظ اقتدار جمهوری اسلامی و عدم تسلیم در مقابل مطامع دشمنان دین و استقلال،میتوان با تمامی جهان رابطهء مسالمتآمیز داشت.
اما اگر تردید در درستی عقاید نویسنده روا باشد،تردید در بعضی اصولی که به عنوان مبانی هرگونه بحث نظری مطرح میکند روا نیست؛شاید بهتر است گفته شود که اگر صاحب نظری میخواهد حدی تلقی گردد و از شمار آدمیان جاهل و«ماقبل تاریخ»قلمداد نشود،باید مبادی به این اصول باشد: رعایت ادب.
باید به مترجم تازه وارد هم خیرمقدم گفت!برای معرفی و نقد وافی و کافی این کتاب خواندنی،با آن قالب و طرح زمانی و داستانی محکمی که دارد،به فرصت بیشتری نیاز است که امیدوارم در آینده فراهم شود."