خلاصه ماشینی:
"چه کسی میتواند با آثار و احوال خواجه عبد الله انصاری،ابو سعید ابو الخیر،امام محمد و احمد غزالی،سنایی غزنوی،عطار نیشابوری و مولانا جلال الدین محمد بلخی و دهها عارف بزرگ دیگر-که تذکرههای عرفانی از نام و یاد و نفحات قدسی یکایک آنان،سرشارند-آشنایی اندکی حاصل کند و از تأثیر آنها در رواج ارزشهای معنوی و اخلاقی در جامعه،تصحیح و تعمیق بینش توحیدی و فهم دینی مسلمانان،استنباط عمیق و دقیق از حقایق،معارف و آموزههای دینی و تحسین سعهء صدر و بلند نظری و تسامح،و تقبیح تعصب و ظاهربینی و خودخواهی در میان مردم بیخبر بماند؟ ابو الحسن علی بن جعفر(یا احمد)خرقانی(348-425 هـ.
16از این دیدگاه است که ابو الحسن خرقانی،اندیشه را-که در دل جای دارد-بر نماز کردن و روزه داشتن-که چه بسا عابد در آن روی به خلق داشته باشد-ترجیح میدهد17و آفت از دل جدا کردن را کار مردان میداند18و معتقد است که:«از بعد ایمان که خدا بنده را دهد، هیچ نیست بزرگتر از دلی پاک و زبانی راست».
36 عشق به خدا وقتی که از طریقت عرفانی شیخ خرقان،به گونهای سخن میرود که بر تفاوت مشرب او با گروهی از عارفان نامدار همچون بایزید بسطامی،ابو سعید ابو الخیر و مولانا جلال الدین محمد بلخی تأکید شود؛بدین معنی که بگوییم اینان اهل بسط و سرور و وجد و حال و سماع و عشق به خدا هستند و ابو الحسن اهل قبض و اندوه و خلوت و تفکر (-اندیشناکی و بیمناکی)و خشیت و خوف،ممکن است از او چهرهای عبوس و ملول ترسیم کنیم که هرگز بشارت و سرور درونی حاصل از محبت خدا،آن را گشاده و مسرور نمیکند؛با دقت در بخش دیگری از سخنان او درمییابیم که عشق به خدا یکی از ارکان رکین آیین جوانمردی اوست:«اندیشیدم وقتی،که از من آرزومندتر بندهای هست؟ خداوند تعالی،چشم باطن من گشاده کرد تا آرزومندان او را بدیدم،شرم داشتم از آرزومندی خویش."