خلاصه ماشینی:
"مرحوم آهی بعدها گفتند ولیعهد در باطن میل داشت شاه باصفهان بروند ولی وقتی مشاهده کرد شاه قانع شدند که تشریف نبرند حاضر نشدند پدرشان را ترک کنند و با وجود امر صریح شاه که تو برو با شاهپورها شاید برای اولین بار از فرمان پدر خویش با وجود اینکه لباس نظامی به تن داشت و افسران باید دستور ما فوق را اطاعت کنند سرباز زد و این خود حاکی از منتهای عشق و علاقه فرزند به پدر است؟باری مرحوم فروغی خلاصه یادداشتها را توضیح و نقشه را نشان داد که منطقه اشغالی قشون شوروی آذربایجان و گیلان و مازندران و گرگان و قزوین میباشد و منطقه اشغالی قشون انگلیس خوزستان،کرمانشاهان و ملایر و همدان است.
ولیعهد با این استدلال عقیده برفتن داشت از وزراء هم امیر شوکت علم با رفتن شاه به اصفهان موافق بود(بعدها شنیدیم ایشان با آقای قوام قرار داشتند پس از حرکت شاه آنها هم به سمت بیرجند و شیراز حرکت کنند) مرحوم فروغی یک جواب بسیار منطقی به سخنان شاه دادند:گفتند فرض کنیم راه طهران بجنوب باز باشد راه کشور بخارج که باز نیست تمام سرحدات ما در دست آنها است اگر آنها چنین نظری داشته باشند چه طهران چه اصفهان برای آنها فرق نمیکند بعلاوه ما هنوز دلیلی نداریم که حرف آنها را باور نکنیم مگر آنها را ما مجبور کردیم این یادداشتها را امروز بدهند اگر این یادداشتها را تا بیست روز دیگر نمیآوردند ما که وسیله نداشتیم از نظریات آنها چیزی بفهمیم بعلاوه اگر در این یادداشتها اشغال طهران هم پیشبینی شده بود مگر ما میتوانستیم کاری بکنیم؟باز مذاکرات زیادی شد بالاخره شاه تصمیم خود را گرفت و اظهار کرد حالا که شماها مصلحت میدانید من خواهم ماند و نمیروم."