خلاصه ماشینی:
"و کدام دلیل بر احتیاج به وجود امام بهتر از این است که هر گاه عادة الله بر این جاری شده باشد که هیچ موجودی را بیسر کرده و سرداری نمیگذارد، حتی آن که در بدن اسنان برای حواس ظاهره و باطنه فرماندهی را که دل(قلب، فکر)است، قرا رداده که اگر آنها را غلطی افتد به او رجوع نمایند، و اگراو صحیح و سالم است تمام اعضا و اجزاء صحیح و سالمند، و اگر او را فسادی ورو دهد تمام جوارح و اعضا را حال به فساد انجامیده، موجب خرابی معموره بدن انسان میگردد، یقین که از روز رحلت پیغمبر تا روز قیامت این همه مردم را بیسردار و سرکرده، و بی راهبر و دلیل نخواهد گذاشت، و این همه خلق را در این مدت دراز در ضلالت و حیرت نخواهد پسندید.
مقدس اردبیلی درباره آیه فوق گفته است:«از امام به حق ناطق جعفر بن محمد الصادق مروی است، این که حق تعالی بعد از«اطیعوا الله و اطیعوا الرسول»بدون فاصله اولی الامر را ذکر کرده، غرض آن است که اهل تکلیف بدانند که اولی الامری که حق تعالی در وجوب اطاعت و انقیاد وفرمان برداری، ردیف ذات ربوبیت و قرین مرتبه رسالت گردانید و مخالفت ایشان بعینه مخالفت خدا و رسول است، مراد آن جمعیاند که به عصمت ازلی و طهارت ذایت از جمیع بندگان ممتاز و به شرف این عطیه سرافرازند، و قول و فعل ایشان مطابق امر و اراده الهی است، و اطاعت ایشان، اطاعت خدا، و مخالفت ایشان مخالفت خداست.
همان گونه که اطاعت از پیامبر(ص)بدون قید و شرط لازم است، و این دستوری است که قرآن کریم بر آن تأکید ورزیده و فرموده است:«و اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»چنان که قبل از این شرح و تفسیر آیه بیان گردید و نیز فرموده است: «فلا و ربک لا یومنون حتی یحکمون فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما."