خلاصه ماشینی:
"مشهورترین مولف در این زمینه ابن نباری صاحب کتاب«الاضداد»است که در حدود 400 واژه را مورد بررسی قرار داده است، ولی در گزینش آنها به بیراهه رفته و در معانی بسیاری از واژگان دچار تأویل شده است.
5-معنای مشهور«عفا المکان»از بین رفتن و نابود شدن است، اما ابن انباری معنای دیگری برایش قائل است و به آیه«ثهم بدلنا مکان السیئة الحسنه حتی عفوا و قالوا قدمس آباءنا الضراء و السراء» استشهاد کرده و«عفوا»را به«کثروا»تفسیر میکند.
هر گاه جایز باشد که یک کلمه از دو معنی حکایت کند و بین آنها رابطهای باشد، بهتر است آن رابطه تضاد باشد چون با آمدن یکی در ذهن، دیگری عدتا به ذهن خطور میکند.
چون معنای اصلی همان آقا و شخص متمکن و صاحب فضل است، آنگاه بر بنده مخلص و فداکاری که در خدمت ارباب بوده است هم از باب «تفأل»و فرار از وصف بنده مخلص به صفت پستی که به لفظ بندگی شماتت شود، اطلاق شده است.
اما در حقیقت این دو فعل در اصل مترادفند و اصل معنا هم«مبادله کردن»است که هم بر خرید و هم بر فروش دلالت میکند که بعدا معنی آنها محدود گشت و غالبا«شراء»بمعنای رایج بکار میرود و«بیع» مخالف آن معنا، ممکن است مثالهایی که«باع» بجای«اشتری»و عکس آن بکار رفته است، مطابق همین معنای اصلی تفسیر شوند.
مثلا کلمه «الجون»که برای سفیدی بکار میرود، از مادهای گرفت شده که هیچ رابطهای بین آنها نیست، چون اولا از فعل«جن»بمعنای«پنهان شد»گرفته شده که در عبارت«جن اللیل»بمعنای«تاریکی»است آنگاه تغییر در اصوات آن بخاطر تأثیر عامل )Dissimilation((مخالفت)بوجود آمد و یکی از دو «نون»به صدای مشابه آن«واو»بدل گشت."