خلاصه ماشینی:
"در شمارش آراء ابتکاری صدرالمتألهین به اقوال سه حکیم فرزانه معاصر در حکمت متعالیه استناد میکنیم: اول:علامه میرزا ابوالحسن حسینی قزوینی (رفیعی قزوینی):«تحقیقات مختصات مرحوم صدرالمتألهین که ابتکار فرموده یا آنکه اگر سابقین گفتهاند مبرهن نبوده است: یکی مسأله اصالت وجود است بنحو تحقیق و تشریح کامل، دوم، توحید خاصی به نحو صحیح برهانی، سوم:حرکت جوهریه به نحو کمال و مقام، چهارم:مسأله اتحاد عاقل به معقول، پنجم:اتحاد نفس ناطقه در سیر صعودی به عقل فعال، ششم:قاعده بسیط الحقیقة کل الاشیاء، هفتم:قول به اینکه النفس جسمانیة الحدوث روحانیة البقاء، هشتم:قاعده النفس فی وحدتها کل القوی، نهم:تجرد قوه خیالیه به تجرد برزخی.
نمونه هفتم:در باب چهارم ترجمه صدرالمتألهین در صفحه 537 آمده است:«افکار ملاصدرا اهمیت فیلسوف ما به سبب آن نیست که کتاب عظیمی چون اسفار اربعه را نوشته است، بلکه از آن جهت است که در این کتاب چند مطلب تازه بیان کرده که مجموعا متجاوز از یک رساله 40 صفحهای نمیشود و اگر این مرد بزرگ بجای نوشتن یک بار شتر کتاب، همین رساله را مینوشت، هم خود و هم آیندگان را دردسر کم میشد».
نکته سوم:در صفحه 48 آمده است:«در دوره اول، اساس و قوام اسلام مبتنی بر قرآن بود و در صدر اسلام اعتقاد مسلمانان بر این بود که اسلام آنچه پیش از آن بوده، همه را نابود کرده است[ان الاسلام یهدم ما کان قبله]و از این رو در اذهان مسلمانان رسوخ یافته بود که جز قرآن به هیچ کتاب نظر نکنند، زیرا قرآن ناسخ تمام کتابهای پیش از خود است، و شریعت اسلام نیز در آن روزگار نظر به کتابهای آسمانی غیر قرآن را نهی کرده بود، تا میان آنها اتحاد کلمه به وجود آید و همه آنها را زیر سایه قرآن گرد آورد."