خلاصه ماشینی:
"(2) شیخ فضل الله پس از تلاشهای بسیار که در راه اصلاح فکر مشروطه خواهی و تصحیح قانون اساسی و انضمام ماده دوم[شورای مجتهدین] به متمم قانون و نیز همراهی با جنبش و شرکت نمودن در مجلس و حرکت تصحیحی و مشروعه خواهی خود را بیاثر دید، پس از بازگشت از تحصن سه ماهه در حضرت عبد العظیم و عدم اجرای تهدات مجلسیان، طی لایحهای (3) در پاسخ به این سئوال:«که این مساعدات جدی به چه جهت به مخالفت و مهاجرت پیوست آیا موجب شرعی و مقتضی مذهبی داشت و مشروطه را با قوانین قرآنی و موازین شریعت آسمانی مخالف یافتید که مخالفت فرمودید یا آنکه انفصال و مخالفت موجب دیگری از عوارض عادیه و دواعی اتفاقیه داشت»؟ضمن تبیین بنیاد مشروطیت(کنستیوسیون)غربی و علل نفوذ آن در ایران و موافقت نخستین و تلاشهای پیگیر خود، آن را معارض احکام شریعت و مخالف مذهب خوانده و حرمت متابعت آن را ضمن همین بیانیه اعلام میدارد.
(10) بیتردید شیخ فضل الله شیفته مذهب و اجرای مقررات آن بود، و او به عنوان یک مجتهد عالی مقام کاملا حق داشت هر تعبیر نابجایی از اسلام را نادرست بداند و با نوآورانی که نظام ایران را به حفظ بیطرفی در امر مذهب سوق میدادند، به مخالفت برخیزد و برای اصلاح و تصحیح بنیاد و مواد آن بپاخیزد و تلاش کند و آنگاه که مشروعه خواهی را در ضعف ببیند برای بپا داشتن و تقویت و حکومت آن به تحصن دست یازد و حتی در پایان با کمال شهامت و رشادت با ایثار جان خود پرچم شریعت خواهی و عظمت اسلام را بر سر دار به اهتزاز نگهدارد."