خلاصه ماشینی:
"پس نسبتی را که استاد خفیف در کتاب محاضرات فی اسباب الاختلاف(ص 244)و غیر او از اندیشمندان شافعی به شیعه دادهاند از آنجا که آنان عمل به قیاس نمی کنند بر طبق مصالح مرسله عمل میکنند(و به مقتضای آن حکم صادر مینمایند) نادرست است،بلی اگر مصالح مرسله به ظاهر دلیل لفظی و یا دلیل عقلی باز گردد اگر چه میتوان آن را بعنوان منبع مورد پذیرش قرار داد ولی نمیتوان آن را دلیل مستقل در برابر کتاب،سنت و عقل به حساب آورد بلکه اعتبار آن فرع بر اعتبار کتاب و سنت و یا دلیل عقل است.
در هر حال در موارد مذکور دیده شد که در زمان خلیفه اول و دوم برخلاف نص و از راه رأی و مصلتاندیشی احکامی صادر شده و از نظر آنها این خود دلیل است بر اینکه مصالح مرسله یکی از منابع شناخت احکام شریعت است،زیرا اگر مصلحت اندیشی،اصلی مستقل از اصول تشیع نمیبود صحابه بر آن اعتماد ننموده و مطابق آن حکمی را صادر نمیکردند.
دلیل دوم-عقل علمای جامعه اهل سنت،دلیل دوم بر اعتبار مصالح مرسله را عقل دانسته و برای مدعای خود دو تقریب یادآور شدهاند: تقریب اول-ابوحامدمحمد غزالی میگوید:علت تشیع احکام شرعی مصالح بندگان است و آنچه که احکام شریعت بر آن مبتنی است(معقولة المعنی)ملاک آنها برای عقل قابل درک است،مانند ارداک قبح چیزی که نهی شده پس هنگامی که برای دستیابی به احکام حوادث واقعه نصی وجود ندارد،حاکم میتواند خود حکمی را وضع کند و حکم او بر اساس محکم که مورد اقرار شارع مقدس و رضایت او است استوار میباشد،زیرا مثل این واقعه از صغریات کبرایی است که از راه عقل درک شده و کبری همان معلومیت تشریع احکام برای مصلحت عبادت است."