خلاصه ماشینی:
"* چگونگی نهضت سید قوامالدین نهضت سید قوام الدین در زمان حکومت کیا افراسیاب چلابی(یا چلاوی)روی داد، وی یکی از امیران با نفوذ باوندیان بود، و آن خاندان را با فراست بر انداخت و آخرین امیر آن خاندان یعنی فخر الدوله حسن(735-751)را مقتول ساخت (7) و زمام امور را در دست گرفت و بر آمل، ساری و اطراف آن مسلط گشت.
(کتبی، ص 88)شاه شجاع دریافت که توطئه از کجا آغاز گردیده، پس درصدد مراجعت به شیراز برآمد و سلطان احمد معروف به عماد الدین و سلطان زین العابدین را گذاشته و راه فارس در پیش گرفت و هنگام مراجعت این رباعی را سرود: من جرعه صبر میکشم فرزانه وین غصه دهر میخورم مردانه نومید نیم که عاقبت دور فلک روزی به مراد پر کند پیمانه (67) سلطان احمد در محاصره گواشیر، جد و جهد نمود، در همین هنگام سفیری از جانب پهلوان اسد نزد سلطان احمد نامهای آورد.
(84) عبد الرزاق سمرقندی * روحیه پهلوان اسد را اینگونه توصیف مینماید:«اسد به قید بیاختیاری مقید شده بود، نوکران او را در هیچ بلوک مدخل نبود و روز مکدر میگذرانید، گاه فکر آن میکرد که با احمال و اثقال عازم خراسان شود و گاه اندیشه مینمود که متمولان کرمان را در تالان (تارج و غارت)کرده نقل قلعه کوه کند، چند روزی با روزگار ساخته شاید که بعد از شب محنت صبح سعادت طلوع کند، چون جز خیانت و کفران نعمت او در آفاق منتشر بود روی آن نمیدید که کسی او را بخود راه دهد و بل وهم آن بود که طمع در اموال و خزاین او کنند، گاه میخواست که دفع پهلوان مزینانی کند، اختیار قلعه بلکه تمام شهر از دست او رفته بود و دفع پهلوان دشوار مینمود."