خلاصه ماشینی:
"اجماعات مبتنی بر تقیه نیز که به زمان حضور اختصاص دارند بر مبنای اراده اتفاق معصومین(ع)استوارند، با این فرق که ملاک ادعای اجماع در اجماعات تشرفی حرمت ادعای رؤیت و نقل فتوی از معصوم(ع)است و در اجماعات مبتنی بر تقیه ملاک یکی از موجبات تقیه میباشد، نه حرمت ادعا و نقل مذکور، زیرا!فرض اجماعات تقیهای فرض حضور معصوم(ع)در جامعه است، علاوه بر اینها میتوان گفت در اجماعات تشرفی و تقیهای عنوان اجماع بر اساس یک فرض شرطی بکار گرفته شده و با توجه به فرض مذکور قضیه آن اجماعات این میشود که اگر دیگران هم بر رأی معصوم مطلع میشدند بر امر مورد ادعا اتفاق میکردند و این در واقع تفسیر دیگری برای استفاده از عنوان اجماع در چنین مواردی است بحث مشروح این مقال را به مباحث اصول در بخش نقادی عقل نظری وامیگذاریم.
در قرآن بسی از انبیاء سلف علیهم السلام و امم سالفه گزارش آمده و بازگو شده که هماره در میان امتها، اکثریت با پیغمبران مخالفت میورزیدهاند و تنها اندکی بدانان گرویدند و ایمان آوردند، علاوه بر این از بنابراین با استناد به پژوهشها و دلایل مبحث نقادی اجماع بعنوان اجماع بدون اشتمال بر معصوم(ع) میتوان نتیجه گرفت که اجماع بدون در نظر گرفتن ملاک دیگری مثل وجود معصوم(ع)در آن به خودی خود امری تعبدی و غیر تدریجی و غیر استقرایی نیست، بلکه امری است تدریجی و استقرایی که تنها از راه ارزیابی و نقد استقرایی میتوان به مقدار اعتبار آن در موارد مختلف دست یافت و بر این پایه است که اعتبار و ارزش اجماع به اعتبار و ارزش علایم استقراییاش بستگی دارد و با ملاحظه همین مبنی گفته میشود: اگر اجماع توانست به مرحله کشف قطعی از رأی معصوم برسد حجت است وگرنه حجت نیست گرچه حقیقتا اجماعی محصل و تام باشد، زیرا هیچ مدرک عقلی یا شرعی کافی برای حجیت تعبدی اجماع صرفا بعنوان اجماع وجود ندارد."