چکیده:
<P>آیه انظار(البقره، 280)بیانگر یک تعامل اجتماعی و ناظر بر تصحیح رفتارهای اقتصادی است.این آیه از چند جنبه قابل بحث و امعان نظر است: نخست آنکه فرصت دادن به بدهکار تنگدست، یک وظیفه اخلاقی و ارتقای روحی است که حس دیگران خواهی و خودشکنی را در انسان، قوت میبخشد. دوم آنکه اقشار محروم و کم درآمد جامعه و نیز متمکنین و ثروتمندان ورشکسته را به حضور مجدد در جریانهای اقتصادی دعوت مینماید و خواهان مشارکت همگان در عرصه داد و ستد میباشد.و سوم آنکه در صورت امکان، خواهان چشمپوشی و غمض عین طلبکار میباشد که به دنبال وصول مطالبات خویش نباشد و آن را به قصد تقرب، تصدقی در راه خدا قلمداد نماید که در پایان، مؤمنین را به این عمل خداپسندانه فرا میخواند.</P><P>بیشترین محور بحث این پژوهش، نکته دوم میباشد هر چند از توضیح سایر نکات نیز مضایقه نشده است.</P>
خلاصه ماشینی:
"به هر حال، پس از این آیات، نوبت به آیه انظار میرسد که سخن از استمهال نسبت به معسر است و کلام در این است که آیا، باید در ارتباط با آیات گذشته مورد بحث قرار گیرد یا خیر، به عبارتی دیگر، آیا منظور از استمهال، نسبت به کسی است که در راه ربا، معسر شده و یا آیه عام است و شامل همه موارد میشود؟ مفاهیم اعسار: اعسار از ریشه عسر به معنای سختی و مشقت و فقر است که نقیض یسر است (جوهری، ج 2، ص 744)و در مورد حد اعسار آراء و نظریات متفاوت است که به برخی از آنها اشاره میکنیم: عن جعفر بن محمد انه قال:ان کان فی داره ما یقضی به دینه و یفضل منها ما یکفیه و عیاله فلیبع الدار و الافلا(حر عاملی، ج 6، ص 96) امام صادق(ع)فرمودند:اگر بدهکار در خانهاش، اموالی که جوابگوی بدهی اش باشد، داشته باشد و نیز بتواند با آن، هزینههای خود و خانوادهاش را بگذراند، خانهاش را بفروشد و در غیر این صورت، نمیتواند بخاطر پرداخت بدهی، خانه را بفروشد.
دلیل ما(در مورد عدم وجوب تکسب)برائت ذمه است و دلیلی بر وجوب اجاره دادن و تکسب او، وجود ندارد و خداوند متعال میفرماید: و ان کان ذو عسرة فنظرة الی میسرة(و خداوند در این آیه امر به تکسب ننموده است)(طوسی، ج 2، ص 116) و در مختلف الشیعه چنین آمده است:ابن حمزه معتقد است اگر اعسار معسر، اثبات گردد در صورتی که حرفهیی نداند رها میشود و در غیر این صورت، تحویل غرماء میگردد تا او را به کار گیرند و از دستمزدش که مازاد بر قوت متعارف خود و عیالش میباشد، استفاده نمایند و به حدیث مشهور سکونی از امیر المومنین علیه السلام استناد نمودهاند و ابن ادریس معتقد است این خبر، صحیح نیست زیرا با اصول مذهب ما و با آیه انظار متضاد است و حضرت«استعملوه»و«اجروه»را ذکر ننموده است."