چکیده:
در این مقاله به معناشناسی روایات ظاهر و باطن پرداخته شده و دو دیدگاه وجود شناسانه و معناشناسانه در زمینهی معنای این روایات طرح گردیده و چنین نتیجه گرفته شدهاست که معنای باطنی به معنایی اطلاق میشود که نوعی خفا داشته باشد و آن به نوع خاصی از معنا، مانند معنای التزامی یا تضمنی یا اشاری و... اختصاص ندارد؛ بلکه شامل همهی مواردی میشود که با تدبر در آیات به دست میآید؛ منتها معانی باطنی باید ارتباط دلالی روشنی با ظاهر آیات داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"(43) شاید بتوان آیات زیر را نیز با توجه به معانی باطنی تفسیر کرد: ما فرطنا فی الکتاب من شیء (44) ما کان حدیثا یفتری و لکن تصدیق الذی بین یدیه و تفصیل کل شیء(45) ونزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء(46) و لقد صرفنا فی هذا القرآن من کل مثل(47) باید توجه داشت که گذر از حدود و دستیابی به معانی فرالفظی و فراحدی کار هر کسی نیست و این از جملهی تأویلی است که رسوخ در علم از لوازم فهم آن است و به جرأت میتوان گفت که بخشی از آن به پیامبر صلیاللهعلیهوآله و امامان معصوم علیهمالسلام و اولیای خاص خدا اختصاص دارد.
دو نکته را میتوان شاهد بر این مطلب یاد کرد؛ یکی این که در آیات و روایات، گاهی لفظ قرآن و آیاتش به حقیقت قرآن اطلاق شدهاست؛ مانند آیهی «بل هو آیات بینات فی صدور الذین اوتوالعلم»(65) و مانند آنچه از قول عایشه نقل شده که دربارهی رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله گفته است: «کان خلقه القرآن»؛ دوم آن که اگر روایاتی که «هفت» یا «هفتاد » بطن برای قرآن ذکر کرده، صحیح باشد، به نظر نگارنده، مراد از این بطون، تفاسیری نیست که از آیات عرضه میشود؛ چون در بعد معنا و تفسیر نمیتوان این تعداد تفسیر- آن هم در طول هم - از همهی آیات عرضه کرد؛ اما در مقام دستیابی به حقایق قرآن، این گونه اعداد قابل توجیهاست؛ چنان که صفات علیای پروردگار در حد بینهایت است و هرکس به هر درجهای که دست یازد، فراتر از آن، درجهی دیگری است، از این رو سیر در باطن قرآن نهایت ندارد و ذکر عدد بطون هم از باب کثرت است."