چکیده:
سرودها و سرودهها از کهنترین و مهمترین اجزای فرهنگ عامه هستند. انسانها از کهنترین اعصار اندیشههای خود را هنگامی که میخواستند با نهایت احساس و عاطفه بیان کنند و به مخاطب منتقل سازند» آن را به صورت «سروده» در میآوردند و آن گاه که آن سروده را آهنگین میخواندند» «سرود» پدید میآمد. سرودها و سرودهها از دیرباز حتی از عصر غارنشینی و شکار در زندگی بشر حضور دارند؛ برخی از آنها جزئی از آیینهای شکار بودندء برخی نیایش طلب باران» برخی درخواست پیروزی در نبرد و برخی شکرگزاری برای پیروزی بودند. همچنین سوگسرودهها و جشنسرودهها و لالاییها و آوازهایی که هنگام کار به آدمی نیرو میبخشد و جمعیت کارگران را هماهنگ و متحد میسازد» بخشهای دیگر آواز در فرهنگ عامه هستند. مردمان کشور کهنسال ایران جایگاهی درخور و شایسته در فرهنگ عامة بشری دارند و در میان ایرانیان» مردمان سیستان و بلوچستان پیشروان تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانی هستند. با بررسی فرهنگ عامة مردم سیستان در مییاییم که این مردم از روزگاران بسیار دورء سرودها و سرودهها را به عنوان محملی برای بیان اندیشه و احساس خود به کار میگرفتند و حجم شایستهای از آوازها و لالاییها را از خود به یادگار نهادهاند. در این تحقیق بر آنیم که با روش تحلیلی و توصیفی و با تکیه بر دادههای کتابخانهای و میدانی به بررسی فرهنگ عامه مردمان سیستان و بلوچستان با تکیه بر آوازها و لالاییها بپردازیم. یافتههای این مقاله حکایت از آن دارد که مردمان سیستان و بلوچستان به مناسبتهای گوناگون و به مقاصد و اغراض متنوع به خلق آثار درخور توجه در حوزه سرودها و سرودهها پرداختهاند و از مهمترین آفرینندگان و نیز وارثان این حوزه از فرهنگ عامه در ایران و جهان هستند.