چکیده:
این مقاله به بخش کوچکی از اخلاقیّات سعدی، یعنی فلسفۀ اخلاق او، آنهم موضوع محور نظام اخلاقی سعدی و بهطور خاصّ دیدگاه بدیع وی دربارۀ نسبت «عدل و حقّ و جور» و «عدل و عفوّ و عقوبت» اختصاص دارد. در این موضوع خاصّ، در فراسوی مرزهای زمان و مکان، حکیم اخلاقی دیگر، کنفوسیوس، از چین باستان با سعدی همسخن است. نخست اینکه نظام اخلاقی مختار سعدی و کنفوسیوس، هردو، نظامهایی عدالت محورند. ثانیّا در کمال تعجّب، نظر واحدی راجع به نسبت عدالت و حقّ و عقوبت اظهار کردهاند. شاذ بودن این نظر، وحدت رای این دو متفکّر را حیرتآور میکند. در ادامه با مقایسۀ رای واحد سعدی و کنفوسیوس، میکوشیم اندک پرتویی بر نظریۀ عدالت طرح شده توسّط ایشان بیفکنیم.
خلاصه ماشینی:
دکتر امینرضا نوشین چکیده این مقاله به بخش کوچکی از اخلاقیّات سعدی، یعنی فلسفۀ اخلاق او، آنهم موضوع محور نظام اخلاقی سعدی و بهطور خاصّ دیدگاه بدیع وی دربارۀ نسبت «عدل و حقّ و جَور» و «عدل و عفوّ و عقوبت» اختصاص دارد.
ضمناً در این هوا، بیش از حقّ نیز ضرور نیست، امّا در مقابل، اقتضاء احسان، محوریّت یافتن تکلیف و وظیفه و عبور از حقّ همراه با نوعی سخاوتمندی است؛ هرچه بیشتر، بهتر، امّا از سوی دیگر، عَدالت با عقوبت و احسان با عفو پیوند دارد؛ موضوعی که در ادامه به آن باز خواهیم گشت.
این مقاله صرفاً به بخش کوچکی از اخلاقیّات سعدی، یعنی فلسفۀ اخلاق او، آنهم موضوع محور نظام اخلاقی سعدی و بهطور خاصّ دیدگاه بدیع وی دربارۀ نسبت «عدل و حقّ و جَور» و «عدل و عفوّ و عقوبت» اختصاص دارد.
به دیگر بیان، نپرداختن یا کمپرداختن حقّ جَور است و پرداختن بهاندازۀ آن عدل و پرداختن بیش از اندازه یا حقّ، احسان؛ و چون در معرکۀ رقابت و گزینش بین عَدالت و احسان، احسان راجح و عَدالت مرجوح است، بیش از اندازه پرداختن نه تنها مجاز بلکه مستحبّ و مستحسن خواهد بود.
بهنظر میرسد، موضع قرآن، البتّه بِنابر تفسیر زمخشری از معنای عَدالت و احسان، این است که در موضوع حقوق مبنا عَدالت است، امّا فرا رفتن از حقّ عادلانه به سمت حقّ بیشتر، جَور نیست بلکه احسان است.
همچنین، در موضوع عقوبت، بازهم علیرغم اینکه مبنا عَدالت است خیز برداشتن به سمت عفوّ، مصداق احسان و بههمین خاطر مجاز بلکه نسبت به عقوبت پسندیدهتر خواهد بود.