چکیده:
یکی از مجموعههایی که سالهای اخیر (اوایل دهۀ نود) در باب مثنوی مولانا گردآوری و تدوین شده، مجموعۀ کامل نیایشهای مولانا در مثنوی معنوی با نام «سفری بر آسمان کن» اثر ایرج شهبازی و محسن شعبانی است که انتشارات دوستان تا کنون آن را در سه نوبت (1391، 1395 و 1398) چاپ و منتشر کرده است. مقالۀ حاضر، علاوه بر معرّفی کتاب بهعنوان یکی از متون تالیفی و پژوهشی عرفانی ادب فارسی، ضمن بیان محاسن و ارزشهای این اثر، تلاش میکند در دو ساحت نقد روشی (مباحث ساختاری) و نقد بینشی (محتوایی) کتاب مذکور را بررسی، تحلیل و نقد کند. این مقاله در ساحت نقد روشی یا ساختاری به مباحثی از قبیل: نقد شکل، تغییر ابیات به صلاحدید مولفان، خطاهای تایپی، علائم نگارشی و رسمالخط نیز میپردازد و در نقد بینشی نیز به مسائلی از قبیل: بررسی عنوان کتاب، عنوان نیایشها، مسائل مربوط به برگردانهای فارسی روان، مسائلی در باب ترجمههای انگلیسی، عنوان نیایش و فقره، واژهنامه، استنادها، و تناقضهایی در باب دعا و نیایش، پرداخته است. نتایجی که پژوهش حاضر بدانها دست یافته، عبارت است از اینکه کتاب مذکور کتابی ارزشمند در حوزۀ متون عرفانی زیرشاخۀ مثنویپژوهی است. دو دیگر اینکه در کلیات این اثر خطاهایی راه یافته که نویسندۀ این سطور پیشنهادهایی برای رفع آنها ارائه داده است. متاسفانه با وجودی که چاپ سوم کتاب هم منتشر شده، امّا اهتمامی برای رفع مشکلات کتاب به عمل نیامده و همان متن چاپ نخست بدون کوچکترین تغییری در نوبت سوم نیز چاپ شده است.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر این، برگردان نیایشها به نثر امروزی نیز در پایان نیایشها در فصلی جداگانه آمده است که لزومی برای این کار دیده نمیشود، بلکه میشد این برگردانها در کنار متن اصلی شعر و ترجمۀ انگلیسی بیایند که در آن صورت خواننده راحتتر میتوانست به آنها دست پیدا کند، زیرا تجربه نشان داده است که کتابهایی که توضیحات آنها در همان صفحات متن اصلی قرار دارد، بسی بیشتر طرفدار دارد تا کتابهایی که توضیحات آنها کنار متن اصلی نیست و خواننده ناگزیر است دائم با انگشتان خود کتاب را اوّل و آخر کند تا چشمی به متن اصلی کتاب و چشمی به توضیحات آن داشته باشد.
تو مسافری روانکن سفری برآسمان کن, , برسد وصال دولت بکند خدا خداییتو بجنب پاره پاره که خدا دهد رهایی (شهبازی و شعبانی، 1398: 6) غیر از بیت پنجم که عبارت «سفری بر آسمان کن» در آن دیده میشود، ربط چندانی بین ابیات قبل و بعد و موضوع مذکور دیده نمیشود و لزومی هم بر کامل آوردن این غزل دیده نمیشود؛ البتّه نویسندگان میتوانستند و بهتر بود بیتی از مثنوی میآوردند و نام کتاب را از مثنوی انتخاب میکردند، زیرا کلیّت کار مجموعهای از نیایشهای مثنوی است نه دیوان شمس.