چکیده:
شناخت مراتب و فرایند ادراک انسان و نحوه تعامل او با هستی از موضوعات مهم در حوزه معماری است. در دوران معاصر» صاحبنظران حوزه معماری به شناخت مراتب ادراک انسان و نقش آن در فرایند خلق و ادراک آثار معماری پیش از پیش توجه نشان دادهاند و با انتقاد از دیدگاه مدرن در توجه صرف به مرتبه حسی ادراک» آن هم با تمرکز بر حس بینایی» لزوم توجه به همه مراتب ادراک انسان را مطرح میکنند. البته امروزه حوزهای که ادراک در آن بررسی میشود بیشتر حوزه روانشناسی محیط است؛ اما رویکرد پژوهش حاضر متفاوت است. از منظر این پژوهش» یکی از مهمترین حوزههایی که میتواند در فهم چیستی ادراک و فرایند آن کمک کند فلسفه است. لذا با مبنا قرار دادن دیدگاه حکمت متعالیه به عنوان شالوده نظری خود در مرحله اول با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به تعریف انسان» قوای ادراکی و مراتب ادراک انسان و فرایند تحققپذیری هر یک از مراتب میپردازد و در مرحله بعد با استفاده از روش استنباط و استدلال منطقی تناظر میان مراتب ادراک انسان و عوالم هستی را نشان میدهد وبا کمک مدلهایی مراتب و مراحل اهراک انسان از هستی وا تبیین میکند؛ و بر اساس آنها به بیان چگونگی تاثیرگذاری مرتبه ادراک انسان و سطح تعامل او با هستی بر شکلگیری کیفیت آثار معماری میپردازد. بر اساس پژوهش صورتگرفته» میتوان گفت انسان دارای چهار سطح ادراک (حسی, خیالی، عقلی و شهودی) متناظر با عوالم هستی است، و قوای ظاهری (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه) و باطنی (حس مشترک، خیال، واهمه، حافظه و متصرفه) به تحقق ادراک او کمک میکنند. مطالعات نشان میدهد ادراک انسان متجر به ایجاد خزانهای از معتا و صورت در نفس اسان میشود که این خزانه مهمترین منبع شکلدهی به ایدهها در انسان هنرمند است؛ زیرا انسان معمار با کمک قوه متصرفه خود و با مراجعه به خزانه معنا و صورت در نفس خود اقدام به آفرینش میکند. لذا کیفیت محتوای این خزانه بر کیفیت خلق آثار معماری تاثیرگذار است. همچنین بر اساس دیدگاه حکمت متعالیه، استعدادهای ذاتی انسان و مهارتهای اکتسابی او نیز در کیفیت آثار معماری مژئرند.