چکیده:
چکیدهاز مشخصههای بارز فقه سیاسی معاصر رهگیری مفاهیم جدید در میراث فقهی و ارزیابی مجدد آنها بر حسب مقتضیات کنونی است. بیعت از مفاهیم پایه و مهمترین عنصر در منظومه فقه سیاسی معاصر اهل سنت است که به نظر آنان به دلیل هماهنگی با اندیشههای نوین و نیز داشتن شواهدی در متون اسلامی و همچنین پذیرش عمومی و نخبگانی، از جایگاه ویژهای برخوردار است. آنان با تبیین مردمسالار از مفهوم بیعت، آن را به قرارداد بین حاکم و مردم ارجاع و دو تقریر وکالت و نیابت از امت را ارائه نموداند. پژوهش حاضر با بهره بردن از روش تحلیل محتوا با رویکرد تحقیقات توسعهای ضمن چشم پوشی از پیشینه تاریخی تحقق بیعت، در صدد پاسخ به این پرسش است که ظرفیت و پتانسیل مفهومی بیعت در تحمل گرایش مردمسالار چگونه قابل ارزیابی و تبیین است؟ یافته تحقیق این است که در مقام واکاوی میزان تابآوری این مفهوم نسبت به گرایش مردمسالار، برخی از چالشها و تنگناها از قبیل ایقاعی دانستن بیعت، ناسازگاری این تحلیل با کاربرد قرآنی و نیز ابهام در اهل حل و عقد، تعداد و شرایط آن وجود دارد که به نگرش نخبه گرایی (الیتیسم) و سلطه نخبگانی نزدیک میشود.
One of the distinctive features of contemporary political jurisprudence is the detection of new concepts in the jurisprudence heritage and their re-evaluation according to current requirements. Allegiance is one of the basic concepts and the most important element in the contemporary Sunni political jurisprudence system, which according to them, has a special place due to its harmony with modern ideas, as well as evidence in Islamic texts, as well as public and elite acceptance. . By explaining the concept of allegiance to the democratic ruler, they referred it to the contract between the ruler and the people and presented two interpretations of representation and representation of the Ummah. The current research, using the method of content analysis with the approach of developmental research, while ignoring the historical background of the fulfillment of allegiance, aims to answer the question of how the conceptual capacity and potential of allegiance in enduring the democratic tendency can be evaluated and explained. ? The finding of the research is that in terms of analyzing the degree of resilience of this concept in relation to the democratic trend, some challenges and bottlenecks such as the validity of the pledge of allegiance, the incompatibility of this analysis with the Quranic application and also the ambiguity among the people of marriage and marriage, the number And there are conditions that come close to the attitude of elitism and elite domination.
خلاصه ماشینی:
٨ سنهوری از دیگر نویسندگان اهل سنت بـا تصریح به این که نظام حکومت در اسلام بر پایه «قرارداد» با خلیفه بنا شـده اسـت ، از دو نـوع خلافت صحیحه و ناقصه سخن می گوید و می نویسد: «در فقه اسلامی اسـاس نظـام حکومـت به طور کلی بر پایه قرارداد با خلیفه بنا شده است .
٦. نظریة وکالت در نگاه برخی عالمان سنی خلافت نوعی عقد وکالت است که به نیابت از امت اسلامی شـئون مختلف را عهده دار می گردد این عقد بین امـت اسـلامی و خلیفـه بسـته مـی شـود از ایـن رو همان طور که اگر وکیل در چارچوب وظایف خود عمـل نکنـد موکـل حـق عـزل وی را دارد امت اسلامی نیز چنین حقی را نسبت به عزل خلیفه دارد.
١٧ (النووی ،١٤١٢: ٢٦٣/٧-٢٦٦) ابو هاشم جبائی انعقاد امامت را با بیعت یک نفر در حضور و رضـایت چهـار نفـر از اهـل حل وعقد حاضر در شهری که امام در آن شهر فوت کرده اسـت صـحیح و معتبـر مـی دانـد١٨ (قاضی عبد الجبار، بی تا: ٢٥٧) قاضی عبد الجبار هم بدون اشاره به نسبت مسـلمانان خـارج از مرکزخلافت با مساله رهبری ، تاکید می کند که اهل حل و عقد حاضر در دار الخلافه هر گاه بـا حاکم و خلیفه ای بیعت نمودند و او را به امامت نشاندند، لازم است نتیجه کار خود را از طریق مکاتبه به اطلاع دیگر اهالی مناطق اسلامی برسانند.